احمد گلی؛ سردار بافکر عجب شیر
چکیده
در این مقاله، اقسام متناقض نماهای زیبایی شناختی، یکی از بدیعترین و برجستهترین شگردهای ادبی، در ادبیات فارسی نقد و بررسی شده است. متناقض نماهای زیبایی شناختی ادبیات فارسی را از حیث ساختار ...
بیشتر
در این مقاله، اقسام متناقض نماهای زیبایی شناختی، یکی از بدیعترین و برجستهترین شگردهای ادبی، در ادبیات فارسی نقد و بررسی شده است. متناقض نماهای زیبایی شناختی ادبیات فارسی را از حیث ساختار می توان به دو دستۀ تعبیری و ترکیبی تقسیم کرد. هر یک از این متناقض نماها هفت نوع هستند: بر مبنای استعاره، تشبیه، کنایه، مجاز، تصویر دووجهی، ایهام و غلو. این شیوههای بیانی و بدیعی، خودشان دارای زیبایی هستند، امّا وقتی به صورت متناقض نما بیان میشوند، زیبایی و تأثیرگذاریشان چندین برابر می شود. در متناقض نماهای زیبایی شناختی، شاعران میتوانستند سخن خود را به شکل ساده و غیرمتناقض نما هم بیان کنند؛ مثلاً می توانستند به جای «آزاد بودن اسیر»، «آزاد بودن عاشق» و به جای «جمع پریشان»، «گروه پریشان» بیاورند، اما عمداً به صورت متناقض نما آوردهاند تا توجّه خواننده به سوی سخن متناقض نما جلب، شگفتی او برانگیخته و سبب احساس لذت در او شود. در مجموع، متناقضنماها با برانگیختن کنجکاوی خواننده، او را به تلاش برای کشف حقیقت وامیدارد و از همین رو، موجب ماندگاری مطلب در ذهن او می شود.