هومان شاکری؛ بهاءالدین اسکندری
چکیده
در بررسیهای ساختاری، بین قصههای عامیانة سرتاسر جهان وجوه اشتراک زیادی وجود دارد. در پژوهش حاضر، چند داستان عامیانة بوشهر، از منظرریختشناختی نقد و بررسی شدهاند. نخست مقولة ریختشناسی تعریف ...
بیشتر
در بررسیهای ساختاری، بین قصههای عامیانة سرتاسر جهان وجوه اشتراک زیادی وجود دارد. در پژوهش حاضر، چند داستان عامیانة بوشهر، از منظرریختشناختی نقد و بررسی شدهاند. نخست مقولة ریختشناسی تعریف شده است، سپس از بین داستانهای محلی جمعآوریشده سه داستان انتخاب و از منظر ریختشناسی تجزیه و تحلیل شدهاند. بیشتر این داستانها با الگوی ریختشناسی «پراپ» هماهنگ هستند. پژوهش حاضر نشان میدهد که این سه داستان با اندک جابهجایی با الگوهای پراپ در تحلیل ریختشناختی اینگونه قصهها، مطابقت دارند و با اندک تفاوتی با خویشکاریهای او هماهنگ هستند؛ برخی از عناصر که در الگوی پراپ نیست، در مقاله بدانها اشاره شده است؛ درواقع نوآوری این مقاله در همین بازاندیشی و ابداع نشانهای عناصر قصة ایرانی است. این بررسی نشان میدهد که قصههای بوشهری نیز قابلیت بررسی ساختاری دارند و تا حد زیادی با الگوی قصههای ایرانی همخوان و مشابهند. آنچه به این مقاله تازگی میبخشد، بازآفرینی نشانههای الگویی قصههای بوشهری و نشاندادن اختلافهای قصههای ایرانی با اصول ساختگرایی در قصهشناسی است.