مریم کریمی؛ غلامرضا سالمیان؛ فاطمه کلاهچیان
چکیده
در رویکرد زبانشناسی شناختی، استعاره ابزاری فرازبانی است که بر پیوند زبان و اندیشه تأکید دارد و جزء لاینفک زبان محسوب میشود. اهمیّت استعارۀ مفهومی که تجربۀ امور انتزاعی و توصیفناپذیر در قالب امور ...
بیشتر
در رویکرد زبانشناسی شناختی، استعاره ابزاری فرازبانی است که بر پیوند زبان و اندیشه تأکید دارد و جزء لاینفک زبان محسوب میشود. اهمیّت استعارۀ مفهومی که تجربۀ امور انتزاعی و توصیفناپذیر در قالب امور محسوس و توصیفپذیر است، در شناخت نظام فکری و درک مهمترین مفاهیم ذهنی مسلّط بر هر اثر است. سیرالعباد سنایی، منظومهای استعاری است که شاعر در آن، تفکرات و تجارب عرفانی توصیفناپذیر را با زبانی رمزی و به صورت نگاشتهای استعاری بیان میکند. این جستار به منظور درک بسیاری از نکات پنهان متن و یافتن برجستهترین مفاهیم فکری شاعر به تحلیل و بررسی استعارههای مفهومی سیرالعباد پرداخته و مهمترین مفاهیم استعاری و کارکردِ شناختی آنها را تحلیل و بارزترین نمودهای این مفاهیم و برجستهترین استعارههای شناختی را شناسایی کردهاست. بر پایۀ یافتههای پژوهش، پربسامدترین مفاهیم و پدیدههای استعاری، اغلب پدیدههایی ناآشنا و متافیزیکی چون رذایل اخلاقی، عقل، عناصر اربعه، دنیا، نفس امّاره و ... هستند که برای در دسترس بودن مخاطب، نیاز به تحلیل استعاری دارند. برجستهترین کارکردِ شناختی مربوط به استعارههای ساختاری و در این میان حوزۀ مفهومی حیوانات است؛ پربسامدترین قلمرو استعارههای هستیشناسی، حوزۀ انسانانگاری و در استعارۀ جهتی بیشترین نمود از آنِ «جهت بالا»ست.