فهیمه خراسانی؛ غلامحسین غلامحسین زاده
چکیده
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط میداند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ...
بیشتر
استعاره مفهومی یا شناختی بر پیوند میان زبان و تفکر تأکید دارد و استعاره را بیش از آنکه مربوط به زبان بداند، به اندیشه مرتبط میداند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکر ذهنی ساخته میشود. این رویکرد جدید توجه منتقدان را به زیرس یی ذهنی جلب میکند که در فرایند ساختن استعاره نقش مهمی دارند. ناصرخسرو، یکی از شاعران اندیشمند و فیلسوف سبک خراسانی، در بسیاری از قصاید خود، از استعاره بهره گرفته است. استعارههایی که وی به کار میبرد همه در قلمرو نظام عقیدتی و دینی او میگنجند و شاعر بسیاری از مفاهیم فکری مورد نظر خود را به صورت استعارههای مفهومی بیان میکند. از آنجایی که قصاید ناصر خسرو بیشتر در حیطه ادبیات تعلیمی جای میگیرند و در نگاه اول، چندان از شگردهای ادبی سود نمیجویند، این پژوهش بر آن است با بررسی پنجاه صفحه از دیوان قصاید ناصرخسرو بر اساس رویکرد استعاره مفهومی نشان دهد که شاعر بسیاری از مفاهیم و عقاید را در قالب استعارههای شناختی بیان کرده و این امر در بالا بردن درجه ادبیت کلام وی مؤثر بوده است.