محمّد حسین کرمی؛ محمّد مرادی
دوره 2، شماره 2 ، بهمن 1389، ، صفحه 1-18
چکیده
وزن از عناصر اصلی شعر است. در ادبیات فارسی به علّت ماهیت ویژهای که این عنصر دارد، با وجود سالها تلاششاعران نوپرداز و شعر سپیدسرا، هنوز به عنوان شاخص اصلی شعر قلمداد میشود. در میان قالبهای سنتی، ...
بیشتر
وزن از عناصر اصلی شعر است. در ادبیات فارسی به علّت ماهیت ویژهای که این عنصر دارد، با وجود سالها تلاششاعران نوپرداز و شعر سپیدسرا، هنوز به عنوان شاخص اصلی شعر قلمداد میشود. در میان قالبهای سنتی، غزل به عنوان قالبی ثابت در هزارسال ادبیات فارسی، باتوجه به شکل ظاهریاش پیوندی تنگاتنگ با وزن وعروض دارد. این پیوند وقتی اهمیت بیشتر مییابد که فرض کنیم، جدا از ظاهر ثابت و محدود عروضی غزل در ادبیات فارسی، هر شاعر متناسب با ضرورتهای ساختاری، ذوقی و محتوایی شعرش در دورههای گوناگون و سبکهای مختلف، دایرهای ویژة خود در قلمرو عروض رسم میکند.
در این پژوهش سعی شده است با بررسی وزن نزدیک 14000غزل از گروهی از غزلسرایان شاخص فارسی در قرنهای دهم، یازدهم و دوازدهم، ضمن بررسی جایگاه گونهها و بحرهای مختلف در غزل این شاعران، وزنهای اصلی در آثار آنان مشخص شود و شاعران مطرح نیز از نظرتنوّع در انتخاب وزن معرفی شوند. همچنین سعی شده است، وزنهای اصلی هر دوره، متناسب با مفاهیم و سبک های مختلف معرفی شوند.