علی اکبر باقری خلیلی؛ امیر حسین بهمنی
چکیده
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله، کارکردهای گوناگونی دارد. در شعر سنتی، جایگاه قید در بیت، مقیّد به چارچوب تساوی مصراعها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد. ...
بیشتر
قید به سبب جایگاه لغزانش در جمله، کارکردهای گوناگونی دارد. در شعر سنتی، جایگاه قید در بیت، مقیّد به چارچوب تساوی مصراعها و نظام قافیه است؛ اما جایگاه قید در شعر نو محدودیّت شعر سنّتی را ندارد. نیما شمار زیادی از اشعار نوی خود را با قید آغاز میکند و بیشترین کاربرد قیدهای آغازین اشعار نیما را سه قید مکان، زمان و حالت تشکیل میدهد. اینکه چرا نیما شعرهای خود را با قید آغاز میکند، پرسش این پژوهش را سامان میدهد. اگرچه در پاسخ به آن میتوان انگیزههای متعددی را ذکر کرد، مثل فضاسازی، تمایل به نمایشی و دیداری نمودن شعر، حتی ضرورت وزن و قافیه، هدف اصلی نیما از کاربرد آگاهانه قیدهای آغازین تکمیل و تقویّت ساختار وصفی- روایی شعرش است؛ چنانکه در هنر تئاتر و سینما، حفظ وحدتِ زمان و مکان و توجه به حالت صحنه و بازیگران از اصول مهم دراماتیک محسوب میشود. از این رو، قیدهای آغازین، عنصری از الگوی وصفی- روایی شعر نیما را تشکیل میدهند. قید مکان 149 بار، قید زمان 82 و قید حالت 30 بار در آغاز اشعار نیما به کار رفتهاند که قید مکان با 80/57 درصد، بیشترین بسامد را دارد و نشان میدهد: 1) ساختارهای قید مکان نسبت به سایر ساختارها از نظر معنایی و موسیقایی قابلیّت زیباییآفرینی بیشتری دارند؛ 2) قید مکان در شکلگیری الگوی وصفی- روایی شعر نیما نقش کارسازتری دارد و نگرش رئالیسم اجتماعی او را بهتر تصویر میکند. قید زمان در آغاز اشعار نیما بر سه معنای عمده دلالت میکند: 1) سمبلیک 2) خاطراتی 3) تقویمی؛ و قید حالت را میتوان در دو مفهوم کلّی جای داد: 1) دلهره و اضطراب 2) خلوتگزینی و انزوا.