محمدرضا ایروانی؛ غلامعلی فلاح؛ حبیب الله عباسی؛ حمید عبدالهیان
چکیده
ساختار ساختارها در دیوان ناصرخسرو بر وجه غالب «خردگرایی» استوار است و تمام مایگانها و ساختارهای کوچک و بزرگ در اشعار ناصرخسرو حول آن سامانمند میشوند یا از طریق تقابل با یکدیگر آن را تقویت میکنند ...
بیشتر
ساختار ساختارها در دیوان ناصرخسرو بر وجه غالب «خردگرایی» استوار است و تمام مایگانها و ساختارهای کوچک و بزرگ در اشعار ناصرخسرو حول آن سامانمند میشوند یا از طریق تقابل با یکدیگر آن را تقویت میکنند و کارکرد اثبات مدّعای شاعر حول محور یقین (و نه حدس و ظن) میگردد. ساختار اندیشهای دیوان ناصرخسرو (در ساحت سیاسی، مذهبی و ...) بر مبنای تقابل و تضاد با دستگاه حاکمۀ خلفای عباسی و سلجوقیان بنا نهاده شده است و شاعر همیشه «خرد» را معیار قضاوت خود برای محاجه و غلبه بر مخالفان قرار میدهد و حتی اعتقادات اسماعیلی خود را با رویکردی خردگرایانه مطرح و اثبات میکند. «تمسک به دین (خاصه مذهب اسماعیلیه) حول محور خرد برای نجات از دنیا» درونمایۀ اصلی دیوان ناصرخسروست و خوشههای تصویری مرتبط با آن بیشتر تصاویر کانونی دیوان را تشکیل میدهد. بوطیقای هنری او بر محاکات استوار و جهان و قوانین آن در دیوان، ثابت و عقلپسند است. بسامد بسیار زیاد واژگان مرتبط با موتیف «خرد»، ساختار نحو استدلالی، استفادۀ متعادل از صور خیال، وجود مناظرهها و ... از مؤلفههای وجه غالب «خردگرایی» در ساختار ساختارهای دیوان است و سبب تفوّق قطب مجازی زبان بر قطب استعاری و زبان روشن، تکمعنا و صریح اشعارش شده است. نتیجۀ نهایی اینکه عناصر، مایگانها و ساختارهای گوناگون دیوان ناصرخسرو تابعی است از ساختار ساختارهای عصرش. این پژوهش از نظر هدف، اکتشافی است و بر اساس آرا و رویکردهای ساختارگرایان و فرمالیستها انجام شده است.