مرتضی محسنی؛ مهدی صراحتی جویباری
چکیده
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبکشناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسرو هم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی بهکلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزههایی ...
بیشتر
برای کسی که اندک اطّلاعِ سبکشناختی از ادوار شعر فارسی دارد، مسلّم است که قصاید ناصرخسرو هم از نظر فنّی و هم از لحاظ محتوایی بهکلی با قصاید سایر شاعران قرن پنجم هجری متفاوت است. این تفاوت حتی در حوزههایی از شعر او به چشم میخورد که شاعر برای ایجاد تنوّع و نوآوری با محدودیّت روبهروست. در این مقاله، سعی شده است از طریق مقایسة قصاید ناصرخسرو با سه تن از معروفترین معاصرانش (عنصری، فرخی و منوچهری) در سه حوزﮤ بیرونی، کناری و درونی موسیقی شعر، برجستهترین ویژگیهای سبکی شعر او تعیین و تبیین شود. حاصل این بررسی مشخص میکند که استفادﮤ ناصرخسرو از اوزان کمکاربرد و وجود سکته در وزن شعر، از مهمترین موارد سبکساز در بخش موسیقی بیرونی شعر اوست. همچنین کاربرد ردیفهای غیرفعلی و نیز بسامد بالای جناس و استفاده از آن به عنوان محور طنز و انتقاد، بهترتیب از برجستهترین موارد تمایز سبکی شعر ناصرخسرو در حوزههای موسیقی کناری و درونی محسوب میشوند.