راضیه به آبادی؛ عباس نیک بخت؛ مریم شعبان زاده
چکیده
تذکرههای فارسی از دیرباز یکی از مَراجع زندگینامهای و از منابع مهم ادبی، تاریخی و اجتماعی بودهاند. در پی تحولاتِ دورة قاجار در آستانة مشروطه، تطوّر و دگرگونی ویژهای در گونههای ادبی مختلف ایجاد ...
بیشتر
تذکرههای فارسی از دیرباز یکی از مَراجع زندگینامهای و از منابع مهم ادبی، تاریخی و اجتماعی بودهاند. در پی تحولاتِ دورة قاجار در آستانة مشروطه، تطوّر و دگرگونی ویژهای در گونههای ادبی مختلف ایجاد شد. در این پژوهش به فصلِ مهمی از تذکرههای این دوره، یعنی ترجمة خودنوشت مؤلف، پرداخته شده است. تاکنون هیچ پژوهشی دربارة ترجمههای خودنوشت تذکرهها، انجام نشده است. در این جستار تراجمِ خودنوشت تذکرههای دورة قاجار با تعریف اتوبیوگرافی مدرن سنجیده شد و ضمنِ بیان اهمیت این نوع نوشته، محتوا و انگیزه و نیز نوع روایت و سبک نگارش آن، بررسی گردید. بر مبنای نتایج، جایگاه ترجمة مؤلف در تذکرههای این دوره و وجود نمودهایی چون جزئینگری، پرداختن به عواطف و منویّات درونی و حتی اشتباهات نویسنده و نیز رغبت نویسندگان این دوره به روایتِ اولشخص و «من گفتن»، ویژگیهایی است که ترجمههای خودنوشت تذکرههای دورة قاجار را از دورههای قبل متمایز و به تعریف اتوبیوگرافیِ جدید نزدیک کرده است.