محمّدامین احسانی اصطهباناتی؛ عنایت الله شریف پور؛ محمدرضا صرفی
چکیده
گفتمان معنا، رویکردی جدید در ادبیات و زبانشناسی است که با تأثیرپذیری از دادههای علم پدیدارشناسی، دریچهای بدیع را در مطالعات نشانهشناسی میگشاید. در این رویکرد، نشانهمعناها طی فرایند گفتمانی ...
بیشتر
گفتمان معنا، رویکردی جدید در ادبیات و زبانشناسی است که با تأثیرپذیری از دادههای علم پدیدارشناسی، دریچهای بدیع را در مطالعات نشانهشناسی میگشاید. در این رویکرد، نشانهمعناها طی فرایند گفتمانی ایجاد میشوند و در تعامل با یکدیگر، به گونههایی سیّال، پویا، متکثّر، چندبعدی و تنشی تبدیل میشود. سرودههای ابوالقاسم حالت بهدلیل داشتن ماهیت عاطفی از جنبۀ معناشناختی شایستۀ مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضر، تجزیهوتحلیل گزیدهای از غزلیات این شاعر در ابعاد مختلف رویکردهای گفتمانی نظیر فرایند حسی ادراکی، فرایند عاطفی و فرایند زیباییشناختی است. نتایج پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و برمبنای دادهکاوی کتابخانهای انجام شده که نشان میدهد روند تولید معنا در ذهن شاعر در فضایی غمناک و همراه با احساس تنهایی و غربت بوده است و شاعر تحت تأثیر گزارههای فقدان معشوق و ناامیدی از بازگشت معشوق به سرایش پرداخته و فشار عاطفی وی بهدلیل نبود شوشگر عاطفی است. زاویۀ دید شاعر گزینشی است و در پرتو احساسات و ادراکات شاعر در رویارویی با موضوع فقدان معشوق که امری بیرونی است، جهتمند بهسمت تولید معناهای بدیع و این نوع گفتمان معنا، حرکت کرده است.