یونس محمودزاده؛ علیرضا مظفری؛ بهمن نزهت
چکیده
در تفسیر اشعار فارسی بهویژه متونی مانند غزلیّات بیدل که برپایة ابهام هنری پدید آمدهاند، گاهی شیوههای سنتی کارساز نیست و موجب خستگی خواننده میشود. کاربست روش جدید در تحلیل اینگونه متون، سبب میشود ...
بیشتر
در تفسیر اشعار فارسی بهویژه متونی مانند غزلیّات بیدل که برپایة ابهام هنری پدید آمدهاند، گاهی شیوههای سنتی کارساز نیست و موجب خستگی خواننده میشود. کاربست روش جدید در تحلیل اینگونه متون، سبب میشود خواننده بتواند با شعر ارتباط برقرار سازد و از خواندن آن لذت ببرد. ازجمله نظریّات مؤثّر در این زمینه، نظریّۀ «خوانش ادبی» در تفسیر متن است که «مایکل ریفاتر» در کتاب نشانهشناسی شعر مطرح کرده است. در این جستار، نخست معرفی اجمالی نظریّۀ ریفاتر در حیطهبندی شعر شده است؛ سپس غزلی از بیدل براساس ماتریس و هیپوگرام، تحلیل شده و ضمن بررسی ارتباط ابیات در محور عمودی غزل، در هر بیت، واژهای بررسی شده که سبب سرزندگی سایر واژگان شده و در شعر، رستاخیز کلمات و ترکیبات تازه ایجاد کرده است. این پژوهش با تکیهبر روش توصیفیتحلیلی و با تکیهبر شعر خود بیدل و منابع کتابخانهای انجام شده است.