مینا کاظمی؛ زهره نجفی
چکیده
شعر مدحی آشکارترین نمونۀ شعر ایدئولوژیک در ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلیترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت و تثبیت کنندۀ آن است. شاعران مدیحهسرا در مقام افرادی متعلق به نهاد قدرت، شعر به ویژه ...
بیشتر
شعر مدحی آشکارترین نمونۀ شعر ایدئولوژیک در ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلیترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت و تثبیت کنندۀ آن است. شاعران مدیحهسرا در مقام افرادی متعلق به نهاد قدرت، شعر به ویژه قالب قصیده را به ابزار زبانی تولید و گسترش گفتمان قدرت تبدیل کردهاند. بر این اساس، زبان در خدمت محتوا قرار گرفته و ابزاری مؤثر در برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایههای زبانی، امکان بروز و گسترش دارد و بررسی هریک از مقولههای زبانی در شناسایی سازکارهای ایدئولوژیک متن میسّر است. یکی از انواع مؤلفههای زبانی در متن، مقولۀ صفت است که از انواع کلمات اختیاری در ساخت متن شناخته میشود. مطالعۀ ساختار و محتوای صفت و چگونگی کاربرد آن در نقش عنصری زبانی در زمینۀ مدح، مقولۀ مدنظر این پژوهش بوده است. بررسی صفات به کاررفته در مدح با تکیه بر نمونههایی از شش شاعر برجستۀ مدیحه سرا نشان می دهد شاعران با آگاهی از نقش صفت در شکلدهی معنا به خوبی از آن در گفتمان مدح استفاده و اهداف سیاسی خود را با ساخت های مختلف صفت و استفاده از آن در جایگاه های متفاوت در ساخت متن پیگیری کردهاند. کاربرد صفت در مدح به تأکید و تثبیت بر اقتدار، تمامیت خواهی، نمایش چهرهای آرمانی از ممدوح و قطبی سازی میان خودی و غیرخودی انجامیده است.