داود شیروانی؛ حجت رسولی
چکیده
سنت و مدرنیسم از مؤلفههای مهم ادبیات و نقد ادبی معاصر بهشمار میآید که بسیاری از ناقدان ادبیات عربی و فارسی معاصر ازجمله عزالدین اسماعیل و محمدرضا شفیعیکدکنی بدان پرداختهاند. این دو شخصیت ادبی ...
بیشتر
سنت و مدرنیسم از مؤلفههای مهم ادبیات و نقد ادبی معاصر بهشمار میآید که بسیاری از ناقدان ادبیات عربی و فارسی معاصر ازجمله عزالدین اسماعیل و محمدرضا شفیعیکدکنی بدان پرداختهاند. این دو شخصیت ادبی با تکیهبر ادبیات و نقد ادبی قدیم عربی و فارسی به تأثیر مثبت تعامل سنت و مدرنیسم و ضرورت کارکرد سنت در شعر معاصر عربی و فارسی تأکید دارند؛ بنابراین پژوهش حاضر، با تکیهبر روش توصیفیتحلیلی کوشیدهاست دیدگاههای نقدی عزّالدین اسماعیل و شفیعیکدکنی را دربارة لزوم استمرار سنت ادبی در شعر معاصر عربی و فارسی بررسی کند و به این سؤال پاسخ دهد که حضور سنت ادبی در شعر معاصر عربی و فارسی از دیدگاه این دو تا چه میزان است و رابطة سنت با مدرنیسم تعاملی است یا تقابلی. علاوه بر این، علت تشابه و اختلاف در اندیشه این دو ناقد چیست. نتیجة این پژوهش نشان داد هردو ناقد سنت و نوگرایی را بهخوبی تجربه کردهاند و با اشراف کامل بر ویژگیهای این دو حوزه، ضمن پایبندی و تعهد به موازین سنت، نوگرایی را در تعامل با آن دانستهاند. شباهتها و تفاوتهای دیدگاه ایندو ناقد هم معلول گرایشها، نگرشها، محیط، میدان رشد و فضای حاکم بر اندیشههای دو نویسنده است. از سویی ریشههای فرهنگی مشترک این دو شخصیت ادبی، بهخصوص در حوزة نقد ادبی، آنان را دستکم در نگرش به موضوع تعامل سنت و مدرنیسم بسیار بههم نزدیک کردهاست.