تقی اجیه؛ فاطمه قادری
چکیده
برخی شگردهای بلاغی در متون، به ویژگیهای سبکی تبدیل شدهاند. یکی از راههای بررسی این ویژگیهای سبکی در متون مختلف تحلیل بینامتنی است. این موضوع در متون عرفانی اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا این متون زبانی ...
بیشتر
برخی شگردهای بلاغی در متون، به ویژگیهای سبکی تبدیل شدهاند. یکی از راههای بررسی این ویژگیهای سبکی در متون مختلف تحلیل بینامتنی است. این موضوع در متون عرفانی اهمیت ویژهای دارد؛ زیرا این متون زبانی تمثیلی و تأویلی دارند و با متون دینی و قرآنی در پیوندهای آشکار و پنهان هستند. این پژوهش در پی بررسی بینامتنی کارکرد بلاغی آیۀ 17 سورۀ انفال در شرح التعرف و مرصاد العباد است؛ بهگونهایکه شگردهای سبکی ـ هنری که نتیجۀ کارکرد بلاغی و اندیشگانی این آیه است- بررسی شده است. همچنین به دنبال آن بوده است که کارکرد و ساختار صور خیال در دو دورۀ سبکی متفاوت در متون عرفانی تا چه میزان مشابهت دارند و نوع خوانش عارفانه از این آیه، چگونه سبب شگردهای سبکی مشترک، در بیان آموزههای معرفتی آنان شده است. با تحلیل بُعد ساختاری و عناصر بینامتنی، سعی شد براساس نظریۀ ژنت، میزان استفادۀ این دو متن از یکدیگر و تطبیق آنها با بلاغت فارسی نشان داده شود. بر همین اساس دربارۀ آیۀ مدنظر در دو متن اشارهشده، همۀ گونههای بینامتنی آشکار و ضمنی بهصورت تضمین و تلمیح و تمثیل به کار رفته است.