حمید جعفری قریه علی؛ لیلا پوربنی اسدی
چکیده
کوتاه نویسی و کمینه گرایی در ادبیات داستانی در شکل گیری نوع ادبی «داستانک» مؤثّر بوده است. ایجاز و اختصار، بهکارگیری بن مایة جذّاب و دوری از زبان پیچیده از مؤلّفه های این گونۀ ادبی است. در بسیاری ...
بیشتر
کوتاه نویسی و کمینه گرایی در ادبیات داستانی در شکل گیری نوع ادبی «داستانک» مؤثّر بوده است. ایجاز و اختصار، بهکارگیری بن مایة جذّاب و دوری از زبان پیچیده از مؤلّفه های این گونۀ ادبی است. در بسیاری از مواقع سرایندگان بحر طویل تلاش می کنند به شیوۀ داستان پردازی، اندیشه های خود را به خواننده القا کنند. هدف از پژوهش حاضر، سنجش، ارزیابی و نشان دادن قابلیّت این نوع ادبی در پرداخت داستان است. این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی «بحر طویل»های ابوالقاسم حالت را بررسی کرده است و تلاش دارد به این پرسشها پاسخ دهد که سراینده در داستانک های خود از چه شگردها و عناصری بهره گرفته است و چه ویژگی هایی از حکایات ابوالقاسم حالت با شاخصه های داستانک ها مطابقت دارد؟ براساس نتایج این پژوهش، ابوالقاسم حالت با تلفیق شیوه های کهن و نو داستان نویسی، نمونه هایی از داستانک های طنز خلق کرده است که به لطیفه ای بلند می ماند. تناسب الفاظ و مفاهیم که روشنگر پیام داستانک هاست، شگرد ویژۀ او در آفرینش این نوع ادبی است. جمله های پایانی داستانک ها را می توان نتیجه، هدف و عامل اصلی طنز دانست و این یکی از تفاوت های داستانک های بحر طویل با داستان های کوتاه است. حضور شخصیت های حقیر، گزینش برشی کوتاه از زمان، و محدویّت مکان از وجوه مشترک «بحر طویل»ها با داستانک است و طنزگونگی، بهره گیری از تمثیل و توصیف از عمده ترین تفاوت های حکایات بحر طویل با داستانک شمرده می شود.