عبدالعلی اویسی کهخا؛ علی تیموری
چکیده
تا پیش از پیدایشِ زبانشناختی، استعاره فقط یک ویژگیِ زبان ادبی و بهویژه ویژگی شعر در نظر گرفته میشد که با دیگر صورتهای زبانی رابطة اندکی داشت؛ اما مطالعات شناختی در زمینة استعاره، این دیدگاه سنّتی ...
بیشتر
تا پیش از پیدایشِ زبانشناختی، استعاره فقط یک ویژگیِ زبان ادبی و بهویژه ویژگی شعر در نظر گرفته میشد که با دیگر صورتهای زبانی رابطة اندکی داشت؛ اما مطالعات شناختی در زمینة استعاره، این دیدگاه سنّتی را تغییر داد. در این پژوهش، پس از معرفی رویکرد شناختی به استعاره، استعارة مفهومی در تاریخ جهانگشا بررسی میشود. در تاریخ جهانگشای جوینی استعارههای مفهومی بسیاری دیده میشود؛ از آن جمله، مفاهیم موافقت، بلا، فنا، غفلت، شک و تردید، اقبال و سعادت، دین، هدایت و بخشش هستند که با حوزههای هدفِ تخم، تازیانه، شمشیر، خواب، آتش، تاریکی، هما، شمع، نور و دامن تجلی یافتهاند. جوینی در این استعارهها بین دو حوزۀ مبدأ و هدف، نگاشت تقریباً یکسان استفاده کرده است؛ علت این امر شرایط حاکم بر دوران نویسنده بوده است. جوینی بیشتر، از عناصر اربعة آب، خاک، باد و آتش در ملموسسازی مفاهیم انتزاعی بهره برده است؛ دلیل این امر را میتوان حملۀ مغول دانست؛ زیرا حملۀ مغول بهجز ویرانی چیزی با خود به ارمغان نداشت.