نوشین منصورپور؛ مهرداد چترایی؛ عطا محمد رادمنش
چکیده
یکی از ابزارهای آفرینش شعر و عامل تمایز آن از زبان عادی، فرآیندی است به نام «هنجارگریزی» است که در آن شاعر از فرم معیار زبان به منظور ایجاد خلاقیت شعری منحرف میشود. طبق الگوی لیچ ( ١٩٦٩ )، انحراف ...
بیشتر
یکی از ابزارهای آفرینش شعر و عامل تمایز آن از زبان عادی، فرآیندی است به نام «هنجارگریزی» است که در آن شاعر از فرم معیار زبان به منظور ایجاد خلاقیت شعری منحرف میشود. طبق الگوی لیچ ( ١٩٦٩ )، انحراف یا هنجارگریزی از زبان معیار در هشت گونه، شامل: هنجارگریزی واژگانی، دستوری، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی صورت شکل میگیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی انواع هنجارگریزی های بهکار رفته در شعر مدهوش گلپایگانی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی معنایی مهمترین و پربسامدترین شیوه ای است که مدهوش گلپایگانی برای برجسته سازی زبان و بیان مفاهیم موردنظر مدنظر خود در غزلیاتش از آن بهره جسته است. وی از هنجارگریزی دستوری به صورت شکستن الگوی چینش عناصر خود ایستای زبانی و از هنجارگریزی آوایی برای کمک به حفظ نظام موسیقیایی شعرش استفادة شایانی کرده است و در عین حال با ایجاد برجسته سازی، زیبایی دوچندانی به سخن خود داده است. کاربرد هنجارگریزی زمانی و سبکی در شعر او کاربرد بسامد کمتری دارد