سمیرا بختیاری نسب؛ خیراله محمودی
چکیده
عبهرالعاشقین با زبانی پیچیده و استعارهمحور، متنی تأملبرانگیز و دیریاب است. با وجود پژوهشهایی که تاکنون انجام شده، هنوز ویژگیهای زبانی و فکری این اثر بهدرستی شناخته نشده است. در پژوهش حاضر، با ...
بیشتر
عبهرالعاشقین با زبانی پیچیده و استعارهمحور، متنی تأملبرانگیز و دیریاب است. با وجود پژوهشهایی که تاکنون انجام شده، هنوز ویژگیهای زبانی و فکری این اثر بهدرستی شناخته نشده است. در پژوهش حاضر، با توجه به ویژگیهای زبانی عبهرالعاشقین و ظرفیت نظریة استعارة مفهومی در تحلیل همزمانِ زبان و اندیشه، استعارههای مفهومی این متن با تکیه بر روابط ساختاری آنها تحلیل میشود. در این پژوهش، ارزش استعارهها یکسان انگاشته نشده است؛ بلکه با توجه به «بسط نگاشتهای یک حوزة مفهومی» در فرایند «استلزام»، به ساختار برآمده از روابط استعارههای مفهومی متن پرداخته میشود. «بهشت، نور، زیبایی» مهمترین حوزههای مفهومی مبدأ متن هستند که برای شناختِ استعاریِ مفاهیم بنیادین اندیشة عرفانی روزبهان به کار رفتهاند. از بسط یا بازشناخت این حوزههای مفهومی اولیه، دیگر حوزههای مفهومی در متن فعال شدهاند. سرانجام میتوان گفت ساختار برآمده از روابط استعارههای مفهومی عبهرالعاشقین سه لایه دارد: لایة اول: بهشت و نور و زیبایی؛ لایة دوم: بسط حوزههای مفهومی لایة اول؛ لایة سوم: بازشناخت حوزة مفهومی لایة اول با چند حوزة مفهومی دیگر.