ملاحظات ویرایش متون کهن با توجه به «هنرسازه»ای بدیعی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران

چکیده

دربارۀ رسم‌الخط قدیم نسخه‌های خطی در بیشتر کتب تصحیحی و کتبی که دربارۀ نسخه‌شناسی و تصحیح متون نوشته شده‌است بحث­هایی به چشم می‌خورد؛ اما دربارۀ استفادۀ هنری شعرا از ویژگی‌های رسم‌الخط کهن کمتر سخن به میان آمده‌است. در کتب بلاغی نیز دربارۀ انواع ترفندهای بدیعی سخن رفته‌است؛ اما سخنی از ترفندهای بدیعی وابسته به رسم‌الخط نیست. هنرسازه‌ای که در این جستار بررسی می‌شود، در شکل ظاهری و نوشتاری یک اثر ادبی جلوه‌گر می‌شود و وابسته به رسم‌الخط خاص زبان فارسی است و از هر دو حیث صورت و معنا زیبایی‌آفرین است. در واقع، مبنای هنرسازۀ بدیعی مورد بحث، یکی عوامل صوری خط و زبان و دیگر مبحث تقارن و قرینه‌پردازی است که از کهن‌ترین عوامل نظم و زیبایی‌بخشی در اقسام هنر است. تتبع در اشعار شاعران و بسامد استفاده از این هنرسازه نشان می‌دهد شاعران در استفاده از آن خلاق و آگاه بوده‌اند. جست‌وجو در متون منظوم و منثور فارسی و گاه مقابلۀ چند تصحیح از یک اثر برای یافتن مواردی از هنرسازۀ بدیعی مدنظر، روش این پژوهش است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Tips for editing the ancient texts according to a figurative device

نویسندگان [English]

  • Ali Jalali 1
  • Manoochehr Foroozandeh Fard 2
1 Ph. D. Graduated of the Persian Language and Literatur, University of Isfahan, Isfahan, Iran
2 Graduate student of the culture and ancient languages, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran
چکیده [English]

Abstract
One of the concerns of editors in editing ancient texts is adherence to orthography the manuscript or use to new orthography Persian language. Indeed, in editing ancient texts we cannot adhere to all the rules of the new orthography. Because poets sometimes have decorated their poems based on ancient orthography features. For this reason editors should note that sometimes accuracy of meaning is depends on the particular orthography.
The basis of this figurative device is formal elements of Persian Orthography and languages and symmetry.  In this orthography we can paste some words together and write them separately and in general, a word can be written in different ways. This Properties of orthography makes the word in combination with other words find new meaning and in proportion or conflict with other word in the text create a semantic relationship. On the other hand, mankind has seen everything symmetrically and considered this symmetry a sign of beauty. In Persian literature Symmetry, both formally and semantically, has created many beauty and most rhetorical tricks are the result of symmetry.
Evidence shows that poets and authors are not used this figurative device for hobby but they used this device consciously. They have used too much from properties of orthography that causes bi-readings, amphibology of proportion, distortions, etc.
Orthography elements that make up this figurative device can be divided into four categories:
1- The rule pasting words together. This rule is one of the oldest traditions of the Persian orthography of course, without a special rule, such as:





وقف خواهد بُد تا حشر برین شوم حشَر


 


آخر ایران که از او بودی فردوس برشک





           (Anvari, 1376: 203)
“بر این “in the second hemistich to fit the “فردوس “written connected. Modarres Razavi in your printing adhered to this orthography.
Remove tittle “است” and word previous connection to «-ست». The scribes in some periods attached «است» to The Previous word. Even «-ست» attached to the words with «هـ» without pronunciation and removed their «هـ»; such as افتادست.





کارم بکامست الحمد لله
 (Hafez)                                         


 


عیشم مدامست از لعل دلخواه





Proportionality "= مستdrunk" with "=مدامconstant (= wine)" and "=عیشmirth" Depends on adhere to old Orthography.
3-Paste words to preposition “به ”, such as:
پسر دفع آن ندانست بسر در آمد(sadi, 1381:79)
 «بسر»in proportion with children, brings to mind the word "= پسرson".
-4 Twofold writing, such as:





گاه موجیم و گاه دریائیم
               (Shah namat allah vali)
 


 


غرقۀ بحر بی‌کران مائیم





The final word in first hemistich According to the current Orthography is written «ماییم» but «ماء» in meaning “آب   =water” in «مائیم» has proportional to” غرقه= flooding",” بحر = دریا =sea" and” موج =wave" and so in this verse as «مائیم» is true.
Of course, we can divide these orthography elements into two categories: pasting words together («است» و «به») and Twofold writing But since each has its own evidence and seems had been raised to poets and writers in particular were introduced separately. We can divide the evidence on the basis of artistic creation. For example: 1. The dual ambiguity of two types of reading 2. Distortions proportion 3. Pun writing  4. Pun Anagram, Etc. But because this figurative device is based Orthography We knew better basis of Division be the factors of Orthography.
Figurative device in contemporary literature
This figurative device for contemporary poets is a new artistic source that it has been less attention. As:
دیشب باران قرار با پنجره داشت
روبوسی آب‌دار با پنجره داشت
یک‌ریز به گوش پنجره پچ‌پچ کرد
چک چک، چک چک... چکار با پنجره داشت؟  (Amin poor, 1388: 89)
In the example above «چکار»  cannot be written «چه کار»  because artistic elegance of poetry in repeat of  «چک»By writing, «چه کـ[ار]»  disappear.

کلیدواژه‌ها [English]

  • ancient texts
  • emendation
  • editing
  • orthography
  • symmetry
  • Rhetoric
  1. منابع

    1. آیدِنلو، سجاد (1390). دفتر خسروان: برگزیدۀ شاهنامۀ فردوسی. تهران: سخن.
    2. اصغری هاشمی، محمدجواد (1388). شیوه نامه تصحیح متون. قم: دلیل ما.
    3. امین‌پور، قیصر (1388). مجموعۀ کامل اشعار قیصر امین‌پور. تهران: مروارید.
    4. انوری، محمدبن محمد (1376). دیوان انوری. تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، تهران: علمی و فرهنگی.
    5. پاکباز، رویین (1385). نقاشی ایران از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
    6. جامی، عبدالرحمان بن احمد (1387). بهارستان. تصحیح اسماعیل حاکمی. تهران: اطلاعات.
    7. جهانبخش، جویا (1390). راهنمای تصحیح متون. تهران: دفتر نشر میراث مکتوب.
    8. حافظ، شمس‌الدین محمد (1367). حافظ قزوینی - غنی با مجموعۀ تعلیقات و حواشی علامه محمد قزوینی. به اهتمام ع. جربزه‌دار، تهران: اساطیر.
    9. _______________ (1375). دیوان حافظ. به تصحیح و توضیح پرویز ناتل خانلری.تهران: خوارزمی.
    10. _______________ (1385). حافظ به سعی سایه. تهران: کارنامه.
    11. _______________ (1387). دیوانحافظبراساسنسخه‌هایخطیسدۀنهم. به کوشش سلیم نیساری، تهران: سخن.
    12. ____________________ (1389). دیوان حافظ. مقدمه، ویراست و پرداخت متن، گزینش و گزارش نسخه‌بدل‌ها، ترجمۀ عربی‌ها: محمد راستگو، تهران: نشر نی.
    13. ____________________ (1390). دیوان خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی. به اهتمام محمد قزوینی و قاسم غنی، تهران: زوار.
    14. حمیدیان، سعید (1392). شرحشوق: شرحوتحلیلاشعارحافظ. 5 ج، تهران: قطره.
    15. خرمشاهی، بهاءالدین (1389). حافظ‌نامه. تهران: علمی و فرهنگی.
    16. خیام، عمر بن ابراهیم (1391). رباعیات خیام. با تصحیح، مقدمه و حواشی محمدعلی فروغی و قاسم غنی، به کوشش بهاء‌الدین خرمشاهی، تهران: ناهید.
    17. دهخدا، علی اکبر (1370). لغت‌نامۀ دهخدا. تهران: دانشگاه تهران.
    18. ذاکری، مصطفی (1387). «ربط بی‌ربط‌ها». گزارش میراث، دورۀ دوم، س 3، ش 27 و 28، آذر و دی، ص 19.
    19. رودکی، جعفر بن محمد (1365). گزیدۀ اشعار رودکی. پژوهش و شرح: جعفر شعار و حسن انوری، تهران: امیرکبیر.
    20. _______________ (1368). رودکی. به کوشش خلیل خطیب‌رهبر، تهران: صفی‌علی‌شاه.
    21. _______________ (1373). دیوان رودکی. شرح و توضیح: منوچهر دانش‌پژوه، تهران: توس.
    22. _______________ (1378). دیوان شعر رودکی. پژوهش جعفر شعار، تهران: قطره.
    23. _______________ (1379). دیوان رودکی. تصحیح جواد برومند سعید، کرمان: عماد کرمانی.
    24. _______________ (1386). دیوان اشعار رودکی. تصحیح، ویرایش و توضیح: نصرالله امامی، تهران: مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی.
    25. ریاحی، محمدامین (1386). کسایی مروزی؛ زندگی، اندیشه و شعر او. تهران: علمی.
    26. سروشیار، جمشید (1378). «بسوخت دیده ز حیرت». نشر دانش، س 16، ش 4، صص 71-55.
    27. سعدی، مصلح بن عبدالله (1381). گلستان سعدی. تصحیح غلام‌حسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
    28. _______________ (1384). بوستان سعدی (سعدی‌نامه). تصحیح غلام‌حسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
    29. _______________ (1385). غزل‌های سعدی. تصحیح غلام‌حسین یوسفی. به اهتمام پرویز اتابکی. تهران: سخن.
    30. _______________ (1389). کلّیّات سعدی. به اهتمام محمّدعلی فروغی. ویراسته بهاءالدّین خرّمشاهی، تهران: امیرکبیر.
    31. شفیعی کدکنی، محمدرضا (1388). صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
    32. _______________ (1392). زبان شعر در نثر صوفیه. تهران: سخن.
    33. شمیسا، سیروس (1390). نگاهی تازه به بدیع. تهران: میترا.
    34. شهریار، محمد حسین (1387). دیوان شهریار. تهران: نگاه.
    35. صادقی، علی اشرف (1363). «دربارۀ رسم‌الخط فارسی». مجلۀ زبانشناسی، س 1، ش 2، صص 4-3.
    36. صائب، محمدعلی (1364). دیوان صائب تبریزی. به کوشش محمد قهرمان. تهران: علمی و فرهنگی.
    37. ضیایی حبیب آبادی، فرزاد (1381). «تصحیف تناسب در شعر حافظ». کتاب ماه ادبیات و فلسفه، ش 56و57 ، خرداد و تیر، صص 67-54.
    38. عطار نیشابورى،‏ فرید‌الدین (1385). منطق‌الطیر. تصحیح محمدرضا شفیعى کدکنى. تهران‏: سخن.
    39. فردوسی، ابوالقاسم (1379). نامۀ باستان: ویرایش و گزارش شاهنامۀ فردوسی. میرجلال‌الدین کزازی. تهران: سمت.
    40. ___________ (1381). شاهنامۀ فردوسی (متن کامل بر اساس چاپ مسکو). به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
    41. ___________ (1386). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق، دفتر یکم، تهران: مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی.
    42. ___________ (1391). شاهنامه. تصحیح عزیزالله جوینی. تهران: دانشگاه تهران.
    43. فشارکی، محمد (1389). نقد بدیع. تهران: سمت.
    44. کزازی، میرجلال‌الدین (1373). زیباشناسی سخن پارسی (3): بدیع. تهران: نشر مرکز.
    45. مازندرانی، محمد هادی بن محمد صالح (1376). انوار‌البلاغه. به کوشش محمدعلی غلامی‌نژاد، تهران: مرکز فرهنگی نشر قبله (دفتر میراث مکتوب).
    46. مایل هروی، نجیب (1380). تاریخ نسخه‌پردازی و تصحیح انتقادی نسخه‌های فارسی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
    47. محبتی، مهدی (1386). بدیع نو: هنر ساخت و آرایش سخن. تهران: سخن.
    48. منوچهری، احمدبن قوص (1387). دیوان اشعار ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی. تصحیح برات زنجانی. تهران: دانشگاه تهران.
    49. _______________ (1390). دیوان منوچهری دامغانی. تصحیح محمد دبیرسیاقی، تهران: زوار.
    50. میرافضلی، سیدعلی (1382). رباعیات خیام در منابع کهن. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
    51. ناصرخسرو (1388). دیوان اشعار ناصرخسرو. تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران: دانشگاه تهران.
    52. نیساری، سلیم (1385). دفتر دگرسانی‌ها در غزل‌های حافظ برگرفته از پنجاه نسخۀ خطی سدۀ نهم. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
    53. همایی، جلال‌الدین (1389). فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: هما.