نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Philosopher Najmedin Mohammad Falaki, Well- Known poet in the sixth A. H., was born Shamakhi a small in Shervan province. He was a sweet- spoken person who express his thoughts in a very simple and fluently way. An incomplete and imperfect Divan has remained of him. This Divan was published by Mohammad Hadi Hasan Khan in London in 1929. In Iran also Mohammad Taheri Shahab edited this Divan and it is published by Ebne sina library press. Since there is not clear which base or manuscripts were available to the editor, therefore. The text of Divan was edited based on unknown, invalid. And earlier one. The writer of this study has tried to edit this Divan according to four manuscripts. Therefore this paper is the first edition of some verses from Falaki Shervani's Divan.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
نجمالدّین (یا افصحالدّین) محمّد فلکی شروانی از شاعران بزرگ اواخر قرن ششم هجری است. علّت شهرت وی به فلکی، اطلاع و آگاهی وی از علم نجوم و هیأت بوده و چنانکه تذکرهنویسان نوشتهاند، در این علم مهارت داشته است. مولدش قصبة شماخی- محل استقرار شروانشاهان ـ بود. صفا مینویسد: «وی از مداحان شروانشاهان و معاصر خاقان اکبر منوچهر بن فریدون و پسر او اخستان است. فلکی فن ادب و شعر را مانند خاقانی از ابوالعلاء گنجوی آموخت» (صفا 1373 : 2/774 ).
از ویژگیهای این شاعر آن است که بر خلاف شیوة شعرای معاصر خویش، خصوصآً نظامی و خاقانی، هرگز به خود نبالیده و مانند انوری، ظهیر فاریابی و دیگر شاعران، به ستایش و خوش آمدگویی بسیار نپرداخته و کمتر به بیان معلومات و مطالعات علمی خویش پرداخته است. فروزانفر مینویسد: «فلکی سخن گویی نغزگفتار و نازکخیال است و هر چند معاصرین و اقران وی در سخن گویی در اغلاق و سخن دور از ذهن عموم پیچیدهاند، او در حد امکان از عبارات نامعمول احتراز کرده و افکاری که به تأمل و اندیشة بسیار احتیاج دارد، کمتر آورده است. اشعار او تا حدی روان و از تکلّفات ادبی بر کنار و به رویة مسعود سعد نزدیک است و گویا فلکی به مسعود معتقد بوده و میخواسته است، روش او را از دست ندهد؛ ولی سلیقة ادبی آن زمان با عصر مسعود تفاوت بسیار داشته و فلکی بدین جهت، سبک مسعود را به تمام و کمال تقلید نتوانسته و با همة اهتمامی که در سهولت عبارت و روانی سخن خود کرده، باز هم به اقتضای سلیقه و تربیت ادبی عهد خود، از التزام ردیفهای مشکل و پارهای صنایع خودداری نکرده است» (فروزانفر، 1369 : 602). ارزش ادبی دیوان این شاعر به جهت مضامین و معانی تازة بسیار است. وی ترکیبات، تعبیرات و کنایات بدیع و تازهای دارد. این دیوان از جهت اشتمال بر لغات کهنه، ترکیبات و صور خیال برای آگاهی از سبک شعری قرن ششم بسیار ارزشمند است.
تنها تصحیحی که تاکنون از دیوان این شاعر در ایران انجام پذیرفته، به کوشش محمد طاهری شهاب است که در سال 1345 از سوی انتشارات کتابخانه ابن سینا منتشر شد. پیش از آن، دیوانی از این شاعر توسط محمد هادی حسن خان در لندن به سال 1929 میلادی چاپ شده بود که این چاپ ناقص و ناتمام، در دسترس طاهری شهاب (مصحّح دیوان فلکی شروانی) بوده و در حواشی ابیات به آن اشاره کرده است. این چاپ دربردارندة بخشی از قصاید، غزلیات، ترکیببند و رباعیات این شاعر است که مجموعاً شامل 2000 بیت از دیوان این شاعر است. در حالی که در تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات، دیوان وی را تا هفت هزار بیت نیز نوشتهاند. این تصحیح مشخص نیست بر اساس کدام نسخه یا نسخ صورت پذیرفته و بنا به دلایل زیر نامستند و غیر علمی است:
1- نسخة اساس ایشان نامعلوم و هویتی نامشخص دارد.
2- مشخص نیست مصّحح چند نسخه در دسترس داشته و نسخه بدلها را از کدام نسخه برگزیده است. تنها در برخی از صفحات به تذکرههایی چون هفت اقلیم، آتشکده، مجمع الفصحا، نسخة لندن و یا نسخة خود مصحّح (به نام نسخة اینجانب) اشاره شده است.
3- مصحّح چند نسخة محدود در دست داشته و با توجه به اشکالات و تحریفهای دیوان چاپی، ظاهراً نسخههای در دسترس ایشان در قرون متأخّر کتابت شده است.
4- روش تصحیح غیرعلمی و غیر تحقیقی است.
5- با توجه به متأخّر بودن نسخههای در دسترس مصحّح، بسیاری از ابیات با تحریفات و تصحیفات فراوان ثبت شده است.
6- برخی از ابیات در نسخههای تازه یافته موجود است که در نسخههای در دسترس مصحّح، وجود نداشته است.
7- برخی از اشعار به صورت ترکیب دو بیت در یک بیت، با حذف مصراعهای دوم و سوم ثبت گردیده است.
8- فهرست اشعار و ابیات ندارد و فهرست اماکن در پایان دیوان نیز ناقص و غیرتحقیقی است.
9- با وجود آنکه مصحّح سعی کرده، دیوان از اغلاط چاپی، خالی و عاری باشد، (چنانکه در زیرنویس صفحه 16 متذکر شدهاند)، ولیکن این دیوان، سرشار از اغلاط چاپی است.
10- برخی از اشعار دیگر شعرا از جمله مسعود سعد، ادیب صابر ترمذی در متن دیوان این شاعر راه یافته است.
در فهرست نسخههای خطی منزوی، از سه نسخة دیوان این شاعر یاد شده است. 1- نسخة کتابخانه سلطنتی (کاخ گلستان) مکتوب به قرن دهم که 86 صفحه از اشعار این شاعر را در بردارد. 2- مجموعهای خطی از دواوین 36 شاعر از شعرای ایران تا قرن دهم که در کتابخانة مجلس نگهداری میشود و در قرن یازدهم کتابت شده و 295 بیت از دیوان فلکی شروانی را در بردارد. 3- یکی از نسخههای نفیس و نسبةً قدیمی از دیوان این شاعر، مجموعهای است که اصل آن در کتابخانة ملی پاریس به شماره S.P.799 نگهداری میشود. این نسخه به خط خوش نسخ در 204 برگ کتابت شده و مشتمل بر دیوان پنج شاعر: عمعق بخارایی، حکیم سوزنی، رشید وطواط، فلکی شروانی، عماد شهریاری
(با سرگذشت همه اینها از تقی الدین محمد حسینی) است و عکسی از این نسخه به شماره 656 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود. این مجموعه حاوی بخش قابل توجهی از اشعار فلکی شروانی است که در تصحیح و چاپ محمد طاهری شهاب مورد استفاده واقع نشده و بسیاری از اشعار این شاعر به صورت صحیح در این نسخه ضبط گردیده است و در هیچ یک از نسخهها و کتب تذکره و تراجم احوال یافت نمیشود.
هیچ کدام از سه نسخة مذکور در اختیار مصحّح دیوان فلکی شروانی (طاهری شهاب) نبوده و نگارندة این سطور علاوه بر در دست داشتن این سه نسخه، نسخة دیگری از دیوان این شاعر را در دست دارد که در فهرست نسخههای خطی منزوی ذکر نشده و از نسخههای ارزشمند دیوان این شاعر بوده و در تصحیح دیوان وی بسیار کارآمد و مفید است. این نسخه در کتابخانة مجلس شورای اسلامی به شمارة 1063 محفوظ است و از نسخههای ارزشمند سده نهم هجری است که با وجود آنکه مقدار کمی از اشعار این شاعر را در بردارد؛ لیکن از لحاظ قدمت، ارزش فراوانی دارد.
نگارنده با مطابقه و مقایسة نسخههای یاد شده با متن دیوان چاپی، بر آن است تا برخی از ابیات مبهم و نامفهوم دیوان این شاعر را تصحیح و تنقیح نماید.
1- ترکیب ابیات
2- تکرار قرینه
3- اختلال وزنی
گونههای تحریف 4- تبدیل و تحریف واژهها
دیوان فلکی شروانی 5- تصحیحات قیاسی
6- اغلاط چاپی
7- حذف ابیات
الف) ترکیب ابیات
یک دسته از اشکالات و تحریفات دیوان چاپی فلکی شروانی، مواردی است که در نسخههای متأخّر، چهار مصراع در یک بیت ترکیب شده و مصراعهای دوم و سوم بیت بکلّی افتاده و به صورت یک بیت درآمده است. برای نمونه به دو بیت زیر اشاره می شود:
ص 61 بیت نهم:
قدر تو را فرازخـوان، قرصــة آفتــاب نان |
|
زیر و زبـر به زور تو، بوم عدو به زلزله |
در نسخة پاریس و نیز نسخة 1063 مجلس، بیت مزبور چنین ثبت شده است:
قدر تو را فراز خوان قرصة آفتــاب نـــان |
|
کرده زخوان تو جهان، کاسة آسمان زله |
گشته به روز شور تو، وزتک خنگ و بور تو |
|
زیر و زبـر به زور تو، بوم عدم به زلزله |
چنانکه میبینیم مصراع دوم و سوم از ابیات مزبور بکلّی ساقط شده و از ترکیب دو مصراع باقی مانده، بیتی ناقص و ناتمام ساخته شده است.
ص 71 بیت سوم:
تا بــود جــرم سپهـــر این بارگاه افراخته |
|
با توچون بوم بهشت این خاندان آراسته |
بیت مزبور در نسخة پاریس بدین صورت ضبط شده و تحریف ناسخان و کاتبان متأخّر بوضوح آشکار است:
تا بود جرم سپهر از ماه و مهر افروختــه |
|
از عنایت ملک وز دستت عنــان آراسته |
از تو تا بام سپهر، این بارگاه افراختـــه |
|
با تو چون بوم بهشت این خاندان آراسته |
و ظاهراً دلیل این تحریف و ترکیب دو بیت به صورت یک بیت، در دو بیت مزبور (که در نسخههای خطی بوفور دیده میشود) واژة افروخته در مصراع اول است که به دلیل شباهت آن با واژه افراخته در مصراع سوم، کاتب را به اشتباه انداخته است.
ب) تکرار قرینه
از ویژگیهای شعری این شاعر (مانند بسیاری از شعرای معاصر وی) قرینه سازی ابیات و اشعار است. به گونهای که شاعر با رعایت آرایة ترصیع و موازنه سعی دارد، کلمات مصراعها را بر یک وزن به صورت قرینه آورد؛ لیکن در نسخههای متأخّر دیوان این شاعر؛ بخصوص دیوان چاپی، این قرینهها از بین رفته و یا به صورت مکرّر ثبت گردیده است.
ص 44 بیت دوم:
ز ابر محمدت او گرفته شــاخ بــقا بـر |
|
ز جوی مکرمت او کشیده کشت نما نم |
در نسخة 1063 مجلس به جای واژة «جوی» در مصراع دوم، «بحر» ثبت گردیده که با توجه به قرینة «ابر» در مصراع اول، صحیح هم، چنین است (از لحاظ مفهوم نیز مکرمت ممدوح به بحر تشبیه می شود، نه به جوی).
ص 75 بیت ششم:
عیار زرّ کــرم را به فضـــل معیـــاری |
|
قیــاس اصل خــرد را به فضل مقیاسی |
چنانکه می بینیم واژة «فضل» در هر دو مصراع تکرار گردیده و بدین ترتیب قرینة بیت از بین رفته است. در نسخة پاریس و نیز 1063 مجلس به جای فضل در مصراع اول « فعل » ثبت گردیده که صحیح هم، چنین است.
از دیگر نمونهها در از بین رفتن قرینة ابیات، اشعاری است که دو واژه در مصراعی با تضاد به دنبال هم به کار رفته و قصد شاعر نیز تقابل واژهها بوده؛ ولی در نسخة چاپی این تقابل، تحریف گردیده است. از جمله این بیت:
ص 79 بیت 12:
میان نیک و بد و کفر و دین و درد و ستم |
|
ز حکم قاطــع خود خط استــوا داری |
در نسخة پاریس به جای «درد و ستم»، «داد و ستم» ضبط گردیده که صحیح هم، چنین است؛ چراکه واژههای دیگر این مصراع در تقابل یکدیگر به کار رفته و دو واژه « درد و ستم » نمیتواند متقابلاً به کار رفته باشد.
ج) اختلال وزنی
از دیگر تحریفات دیوان چاپی فلکی، ابیاتی است که کلمه یا کلماتی در اثنای بیت افتاده و باعث اختلال وزنی آن ابیات گردیده است؛ از جمله میتوان به این دو بیت اشاره کرد:
ص 33 بیت نهم:
همه حوادث حق بر عــدوت شــد موقـوف |
|
همه سعـود فلک بر ولیت مقصور |
چنانکه میبینیم در مصراع دوم بیت بالا، وزن ناقص است. در نسخة پاریس و 1063 مجلس، مصراع دوم چنین است: «همه سعود فلک بر ولیت شد مقصور»
ص 76 بیت اول:
چو مصحـف هنر و اندرو به حشمــت وجاه |
|
تویی که سوره الحمد و سوره ناسی |
این بیت در نسخة 1063 مجلس چنین است:
چو مصحف است هنر و اندر او به حشمت و جاه |
|
تویــی که سورة الحمد و سوره ناسی |
د) تبدیل و تحریف واژهها
اشکال عمدة دیوان چاپی فلکی شروانی، کلمات و ترکیباتی است که به علّت قرائت نادرست توسط کاتبان و ناسخان نسخههای خطی، به صورت محرّف در نسخههای متأخّر ثبت گردیده است و از آنجا که همین نسخههای جدید و تحریف شده در اختیار مصحّح دیوان چاپی بوده، بنابراین واژهها و ترکیبات با همان تحریف و تبدیل در متن دیوان چاپی راه یافته است.
ص 30 بیت هفدهم:
از حشم حشمتـش خصم به حیـــرت گرفت |
|
وز حرم حرمتـش ظلم بـه پایـان رسید |
مصراع اول بیت یاد شده، نامفهوم و بیمعناست. در نسخة پاریس به جای واژه بی ارتباط «گرفت»، «گریخت» ضبط گردیده که با توجه به مفهوم بیت، صحیح هم، چنین است.
ص 42 بیت ششم:
تا خصم او غمناک شد، زهر دلی تریاک شد |
|
شروان ز فتنه پاک شد چون کعبه از لات و هبل |
با دقت و تأمل در مصراع اول، تحریف واژة «دلی» بخوبی آشکار است. در نسخة پاریس به جای واژه «دلی»، «ولی» است که در نسخههای متأخر تحریف و تبدیل گردیده است. گفتنی است «ولی»، در مقابل واژة «خصم» به معنی یار و دوستدار است.
ص 45 بیت نهم:
فضا به جستن دلها نه روی بیــند و نــه ره |
|
قدر بــه بــردن جانها نــه کیف داند و نه کم |
مصراع اول بکلّی بیارتباط و نامفهوم است و در نسخة 1063 مجلس، بیت مزبور، به این صورت ثبت گردیده که صحیح هم، چنین است:
قضا به خستن تنها نـه روی بیند و نـــه ره |
|
قدر بــه بــردن جانها نــه کیف داند و نه کم |
ص 48 بیت دهم:
ز هجر آن لب نوشیــن که بود همـدم جانم |
|
دلـم بریــد و ز چشمــم بریــده مینشود دم |
ترکیب «دل بریدن» با این بیت ناسازگار و مطابق نسخة پاریس و نسخة 1063 مجلس، صورت صحیح مصراع دوم، چنین است «دمم برید و ز چشمم بریده می نشود دم» و مفهوم مصراع چنین است: «نفسم (از دوری معشوق) بریده شد و خون از چشمانم قطع نمیگردد».
ص 50 بیت چهارم:
ز اختلاف عناصـر تن حســود تو مضــطر |
|
ز انتقــال طبایـــع دل عـدوت مخیـم |
واژة «مخیّم» به معنی «خیمهگاه» با مفهوم این بیت ناسازگار و مطابق نسخة پاریس صورت صحیح مصراع دوم چنین است «ز انتقال طبایع دل عدوی تو مولم». واژة «مولم» به معنی «غمناک و دردآگین» با مفهوم بیت کاملاً سازگار است.
ص 53 بیت یازدهم:
طبع پیری عکس طبـع هـــر کســی |
|
بــا خــرد ناجنـس و با جانها قهــام |
واژة «قهام» بیمعنی و با مصراع دوم بیت مزبور بیارتباط است. در نسخة پاریس و نیز نسخة 1063 مجلس، مصراع دوم چنین آمده است: «با خرد ناجنس و با جان ناقوام».
ص 61 بیت دهم:
باد برت جبابره، قصـهگــرت قیاصـــره |
|
کاســة کشت اکاسـره، قلبه چشت هراقله |
این بیت در نسخة پاریس چنین است:
باد برت جبابره، قصرگرت قیاصـــــره |
|
کاســـة کشت اکاسره، قلیه چشت هراقله |
ترکیب «قصرگر» به معنی سازندة قصر و نیز «قلیه چش» به معنی «خادم آشپزخانه»، با مفهوم بیت کاملاً سازگار است. بیت بعد در دیوان چاپی چنین آمده است:
هر که بدید در دغا گاه مقاتلــه تــــو را |
|
معجــز روی مصطفــی دیـــده گه مباهله |
واژة «دغا» با مفهوم بیت ارتباطی ندارد. این مصراع در نسخة پاریس و مجلس چنین است «هر که بدید در وغا گاه مقابله تو را». وغا به معنی «کارزار و جنگ» با مفهوم بیت سازگار است.
ص 75 بیت اول:
کریم رای صدری که فعل خصمش هست |
|
خـری و خربطی و ناکســی و نشناسی |
واژة بیارتباط «نشناس» در نسخة پاریس به صورت «نسناس» آمده و نسناس به معنی «انسان نما و جانور موهوم و افسانهای» با مفهوم بیت کاملاً سازگار است.
ص 76 بیت دوم:
تو وزن هر سخن را بــه لطف میدانـــی |
|
تو قسط هر هنری را به طبع قسطاســی |
مطابق نسخة 1063 مجلس به جای «میدانی» ، «میزانی» صحیح است.
ص 82 بیت چهاردهم :
در پیش هر که اکنون نرد نشـــاط بــازد |
|
بــر رقعــة تماشا داد تمـــام بینـــی |
واژة «داد» در این بیت، با مفهوم بیت ارتباطی ندارد و صورت صحیح مطابق نسخة پاریس «داو» به معنی «گرو قمار» است که با واژه های نرد، رقعه، در این بیت کاملاً سازگار است. شبیه چنین تحریفی در این بیت نیز مشهود است:
بر نطع کینـــه در گذر ملک خصــم را |
|
از بیدق سیاســت تو شاه مـــات بــاد |
(فلکی شروانی،94)
واژه «گذر» در بیت مزبور، در نسخههای تازه یافته به صورت «گرو» آمده که با در نظر گرفتن نطع، بیدق، شاهمات و نیز مفهوم بیت صحیح هم، چنین است.
ص 89 بیت شانزدهم:
شاهی که نام نحس زمانه در آسمـــان |
|
گر حکم او نجـوم فلـــک را حکم شــود |
چنانکه میبینیم مفهوم بیت ناقص و ناتمام است. مطابق نسخههای تازه یافته، صورت صحیح بیت مزبور، چنین است:
شاهی که نام نحس نماند در آسمان |
|
گر حکم او نجوم فلک را حکـــم شـود |
بیت بعد در دیوان چاپی چنین آمده است:
در آسمـان همت او زود گردد آس |
|
گر آسمان به خصمــی او متهـــم شود |
در نسخة پاریس و نسخة 1063 مجلس چنین میخوانیم:
در آسیـــای تهـمت او زود گــردد آس |
|
گر آسمــان به خصمــی او متهـم شود |
و چنانکه مشهود است مفهوم بیت بدین صورت، کامل و صحیح است.
ص 103 بیت دهم:
دردم چو بود از پی، از پی چو بود دردم |
|
درمان هم از او خواهم، خواهم هم از او درمان |
بیت در اثنای غزلی از دیوان فلکی شروانی آمده و شاعر آرایة طرد و عکس را در هر دو مصراع در نظر داشته است. مصراع اول در نسخة پاریس چنین است «در دم چو بود از وی، از وی چو بود دردم» و صحیح هم، چنین است.
ص 106 بیت چهارم:
لعــل لب او ز پشــت دست پرتــاب |
|
می تافت چو از جـام بلوریـن مهتاب |
واژة «مهتاب» در نسخة پاریس به صورت «می ناب» آمده که با مفهوم بیت ارتباط بیشتری دارد.
ص 106 بیت ششم:
باشد که چو خضــر ناگه انـدر ظلمات |
|
ایــزد ز تو راضیـم کنــد آب حیـات |
به جای ترکیب «راضیم کند»، مطابق نسخة پاریس «روزیم» کند صحیح است.
ص 112 بیت یازدهم:
تا دهــر بود تـــو را درد بــــاد |
|
اقبـــــال و بقـــای جاودانــه |
مصراع اول بکلّی بیارتباط و نامناسب است. در نسخة پاریس میخوانیم «تا دهر بود تو را در او باد» و صحیح هم، چنین است.
ه) تصحیحات قیاسی
دستهای دیگر از تحریفات دیوان چاپی فلکی شروانی، مواردی است که در نسخة در دسترس مصحّح دیوان، ناخوانا و یا ناقص بوده و مصحّح سعی کرده، وجهی برای آن بیندیشد که مطابق نسخههای تازه یافته آن وجه نیز صحیح نیست.
ص 76 بیت چهارم:
به دانههای سخا مــرغ آز را (دامی) |
|
به ساقههای کرم کشت بخل را دامی |
واژه «دامی» در متن دیوان چاپی داخل پرانتز آورده و از تصحیحات قیاسی مصحّح دیوان است. در نسخة پاریس بیت مزبور بدین صورت ضبط گردیده است:
به دانههــای سخا مرغ آز را رزقـی |
|
به طعمههای کرم کشت بخل را دامی |
گفتنی است در نسخة مجلس به جای «رزقی»، در مصراع اول «قوتی» آمده است.
ص 74 بیت ششم:
اگر چه خوردن غم فربهت همی دارد |
|
یقین بـدان که از آن در ز چهره آماسی |
مصراع دوم بکلّی نادرست و صحیح مصراع، مطابق نسخة پاریس و مجلس چنین است «یقین بدان که از آن در زحیر و آماسی». واژة زحیر به معنی « پیچش شکم و آماس به معنی ورم کردن» با مفهوم بیت سازگار است.
و) اغلاط چاپی
با وجود آنکه مصحّح سعی داشته، دیوان از اغلاط چاپی و تایپی، خالی و عاری باشد، (چنانکه در زیرنویس صفحه 16 مینویسد)؛ و لیکن غلطهای چاپی بوفور در متن دیوان چاپی دیده میشود. از جمله ابیات زیر:
ص 18 بیت اول:
آجم سعد را فلک کرد عیال قدر تو |
|
تا تو به راتب علا برگ دهی عیال را |
مطابق نسخههای تازه یافته به جای «آحم»، «انجم» صحیح است.
ص 18 بیت سوم:
از پی راحت جهان دایره کـرد بـر فلک |
|
عدل محیط شمل تو نقطة اعتدال را |
به جای واژه غلط «شمل»، «شکل» صحیح است و این اشتباه چاپی در بیت بعد در دیوان چاپی نیز آمده است: «بر سر بام هصن تو شمل هلال هر شبی» و صحیح چنین است «بر سر بام حصن تو شکل هلال هر شبی».
ص 18 بیت دهم:
ترک شمال را سبک باز نبست راه کس |
|
تا سر آهنین نشد، خنجر تو شمال را |
به جای ترکیب «سر آهنین»، «سد آهنین» صحیح است.
این اغلاط در متن دیوان چاپی فراوان است و از آنجا که قصد نگارنده، تحلیل گونههای مختلف تحریف است (نه فقط بیان یک نوع آن) چند مورد بالا فقط برای نمونه بیان گردید. چنین است واژة « زمره » به صورت غلط «زهره» در صفحه 22 ؛ «طور»، به صورت «تور» در صفحه 35؛ واژه «صبا» به صورت «سما» در صفحه 49؛ ترکیب «محنت کاه» به صورت «محنت گاه» در صفحه 58؛ واژه «خه» به صورت «خد» در صفحه 70؛ واژة «کرته» به صورت «گرته» در ص 73 و نمونه های فراوان دیگر.
ز) حذف ابیات
از جمله تحریفات دیوان چاپی، مواردی است که ابیات و اشعاری، در اثنای قصاید و یا ترکیبات حذف گردیده در حالی که در نسخههای تازه یافته این اشعار موجود است.
ص 49 بیت چهارم:
به داغ اوست مرا جـــان وز او نیافته درمان |
|
به زخم اوســت مرا دل وز او نیافته مرهم |
در نسخة 1063 مجلس پس از بیت مزبور، این بیت آمده است:
چه سود بیهده بودن موافـــق غم عشقــش |
|
که طبع او فلکی را مخالف است و فلک هم |
موارد حذف و یا جا به جایی اشعار در متن دیوان چاپی فراوان است. در قصیدهای با مطلع:
صورت گردون صفت جسم زمین را جان از او |
|
مــادة جــان لطف او لیکن خرد حیران از او |
در اثنای این قصیده، پس از بیت دوم، بیست و پنج بیت حذف گردید و از قصیده 32 بیتی، تنها هفت بیت آن در متن دیوان چاپی ثبت گردیده است که به برخی از ابیات حذف شده اشاره میشود:
اژدها کردار پیچان و کنان جرم زمین |
|
و اژدهای آسمان در سیر سرگردان از او |
قصیدة مزبور در لغز رود (آب) است و یکی از قصاید نادر فلکی شروانی است که در دیوان چاپی و کتب تذکره و تاریخ ادبیات ناقص و ناتمام است.
علاوه بر گونههای تحریف و تبدیل ابیات، اشعار، واژگان و ترکیبات که نمونههایی از آن بیان گردید، یک دستة دیگر از اشکالات این دیوان اشعاری است که از دیگر شاعران به نام فلکی شروانی در متن دیوان چاپی ثبت گردیده است. برای نمونه:
ص 113 بیت اول:
مشک است توده توده نهاده بر ارغوان |
|
زلفیــن حلقه حلقة آن ماه دلستــان |
بیت مزبور به همراه سه بیت دیگر، در متن دیوان چاپی به نام فلکی شروانی ثبت گردیده و در عنوان آن چنین آمده است « از یک قصیدة تکریر ناتمام ». این شعر از اشعار معروف ادیب صابر ترمذی، شاعر قرن ششم هجری است که به نام فلکی شروانی در دیوان این شاعر ثبت گردیده است. اصل این شعر در دوازده بیت در متن دیوان چاپی ادیب صابر ترمذی مضبوط است (ر.ک. ادیب صابر1385 : 474 ).
نتیجه
از مجموع آنچه گفته شد میتوان چنین نتیجه گرفت که دیوان فلکی شروانی با وجود تمامی زحمات و تلاشهایی که مصحّح دیوان، طاهری شهاب، در تدوین و تصحیح آن؛ ولیکن تصحیحی نامستند و غیر علمی است. با توجه به نسخههایی از دیوان این شاعر که در کتابخانة مجلس شورای اسلامی و کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران و نیز کتابخانه کاخ گلستان (سلطنتی) موجود است و همچنین با عنایت به ضبط صحیح ابیات در نسخه های مذکور، ارائة دیوانی منقّح از اشعار این شاعر ضروری است.
صفحة نخست از نسخة عکسی پاریس صفحة پایانی نسخة پاریس
صفحة نخست از نسخه 1063 کتابخانة مجلس