نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم، قم، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد رشلاه زبان و ادبیات فارسی دانشناه قم، قم، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
Zahir Fryabi is one of the famous people in Persian poet especially sonnet. He played a fundamental role in formation, evolution and promotion of Persian sonnet. The current research searches this question using SPSS software and statistical tests such as ANOVA: how are the most important musical effect (external and lateral) used in lyrics of Zahir? What are the most important factors in developing and promoting his lyrics? What are the results of comparing this issue and his odes?
The current research comes to the result that in external music of sonnets, Zahir used 5 Bahrs (poetry) and 10 weights in his 58 sonnets that is an acceptable statistics rather than sonnets. Although there is not that much variety in using Bahrs; also, his odes are more various than sonnets but totally, his poets are not very versatile in terms of weight. Zahir has tried to prevent using low-applicable and unpleasant weights and this factor itself represents his soft, beauty and melodious sonnets.
Among the used Bahrs and weights in his sonnet, Raml Bahr and “Faelaten Faelaten Faelaten Faelen” weight that is calm and usually sad weight, has a specific status. However, it seems logical due to his irritable spirit and types of words he used in his sonnet. On the other hand, Zahir has a significant interest in using high applicable and pleasant weights of Persian poet, both in odes and in sonnets; one can find almost an half of Persian weight in his odes, in terms of variety that has a rather acceptable variety. One of Zahir weakness is that he did not much use Dowri weight that affect richness of verbal music and it has not a significant growth in his sonnets and odes.
On lateral music, words of rhyme in sonnets and odes have a significant ear catching aspect due to using high sounds. In the shared letters of rhyme, poet used high applicable and soft letter such as “an”, “ar” and “A” in sonnet which are representative of his subtlety sonnet. There is a variety in the shared letter of rhyme because Zahir used just 23-shared letters once in his sonnets and odes. Other used letters are significantly soft and subtle and there are plentiful shared letter with high sound in his syllables of rhymes and this topic added richness of his musical lyrics.
In problems of rhyme, in sonnet, “repeating rhyme” and “posterior ita” are the most representative problems. Also in odes, “repeating”, “eqva“, “posterior ita” and “usual rhyme” are more frequent, respectively.
In row, Zahir in his sonnet used verb and verb phrase 32 times, noun and noun phrase, adverb and adjective 7 times, letter 5 times. 3-words row is used just on time in sonnets that are not that much eye catching. Therefore, in result, that melody which must be exist does not appear and due to repeating verbs in the most rows, there is no movement and stimulation in his sonnets. Therefore, although Zahir have a significant attention to use row in sonnet and ode and his rows have no significant variety and differences, high frequency of rowed sonnets and odes in his poets and utilizing statistic and kinetic rows express his interest in this issue.
کلیدواژهها [English]
1. مقدمه
ظهیر فاریابی، یکی از شاعران برجسته قصیدهپرداز و غزلسرای نیمه اول قرن ششم است. ظهیر، نقش تعیینکنندهای در اعتلای غزل فارسی داشته است. او در محلی به نام «فاریاب از اعمال جوزجان نزدیک بلخ» (صفا، 1386: 750) به دنیا آمده است. جوانی او در نیشابور گذشته و یکچندی هم در اصفهان در خدمت اتابک مظفرالدینمحمدبن ایلدگز به سر برده است. از نکات مهم زندگی او این است که با شاعران بسیاری مانند «جمالالدین اصفهانی، خاقانی شروانی، مجیر بیلقانی، اثیر اخسیکتی، نظامی گنجوی و...» (آثارجوی، 1388: 9) ارتباط داشته است، اما آنچه از اشعار او برمیآید، این است که او خود را برتر از همه آنان میدانسته و تنها با جمالالدیناصفهانی دوستی مسالمتآمیزی داشته است.
1-1. پیشینۀ تحقیق
با توجه به جایگاه خاص موسیقیشعر در غزل، این موضوع پیوسته مورد توجه پژوهشگران این عرصه بوده است و تحقیقاتی به شکل عام در باره موسیقی شعر یا در مباحث سبکشناسی به تناسب موضوع یا موسیقی شعر در سرودههای برخی شاعران به شکل ویژه انجام شده است. تحقیقاتی چون فرهنگ اوزان شعر فارسی و نیز وزن و قافیه شعر فارسی از وحیدیان کامیار و کتاب موسیقی شعر از شفیعی کدکنی و مقالاتی چون «موسیقی درونی در شعر پایداری» از محمد براتی و مریم نافلی، «بررسی موسیقی شعر رودکی» از حسین آقاحسینی و اسراءالسادات احمدی از این گونهاند. اما در باره موسیقی شعر ظهیر به شکل جداگانه و جامع اثری یافت نشد، تنها پایاننامهای با عنوان «بررسی سبک، اندیشه و محتوای شعر ظهیر فاریابی» از ملیحه دانایی در دانشگاه آزاد اسلامشهر به انجام رسیده است و در آن نیز بحث موسیقی شعر ظهیر به شکل مستقل بررسی نشده است.
درباره سبک شعری ظهیر باید گفت، زبان شعری او واسطه سبک خراسانی و عراقی است و در غزل، زبانی صاف و هموار دارد: «ظهیر غزلهای صوفیانهای دارد که خالی از شور و حال نیست و این طرزی است که سنایی پایه نهاده است. اما در تحول غزل، واسطه بین انوری و سعدی است» (شمیسا، 1386: 81).
از دیگر ویژگیهای غزل او طرز قرارگرفتن قافیه است، از این جهت، گاه فقط مصراعهای زوج آن، هم قافیه است:
«پیکرت آزرده گردد از لطافت گر کشد |
بر حریر برگ گل نقاش تصویر تو را |
از شهیدان نگاهت هرگز افغان برنخاست |
دادهاند از سرمه گویا آب شمشیر تو را» |
(ظهیر فاریابی، 1388: 239)
یک احتمال در اینگونه غزل آن است که این ابیات بخشی از قصیدهای بوده است که سایر ابیات آن از بین رفته است. گاهی نیز در غزل او در مصراع نخست، ردیف وجود دارد، اما خبری از قافیه نیست:
«کشد گر دست گاهی بار این زلف سمن را |
عجب نبود که میخواهد به دست آرد دل ما را |
ز هجر روی او با دیدن آیینهام قانع |
که او دیدهست عکس صورت آن ماهسیما را» |
(همان: 239)
در این موارد، میتوان احتمال داد که نوعی نوآوری در غزل ظهیر باشد، گرچه با توجه به درصد بالای عیوب قافیه در شعر او این احتمال ضعیف مینماید.
یکی از عوامل مؤثر در زیبایی غزلهای ظهیر، توجه او به موسیقی شعر است. با بررسی غزلهای او میتوان دریافت ظهیر فاریابی توجه خاصی به موسیقی شعر داشته است. در ادامه، بخشهای موسیقی بیرونی و کناری را در غزلها و قصاید او بررسی میکنیم تا اهمیت کار او در غزل آشکار شود.
2. موسیقی بیرونی
موسیقی بیرونی «همان چیزی است که وزن عروضی خوانده میشود و لذت بردن از آن امری غریزی است یا نزدیک به غریزی. بنابراین، بحور عروضی یک شاعر به لحاظ حرکت و سکون و تنوع آنها و به لحاظ هماهنگی با زمینههای درونی و عاطفی شعر قابل بررسی است» (شفیعی کدکنی، 1386: 95). به جرأت میتوان اذعان کرد که مشخصترین جنبه موسیقیشعر، عروض یا همان موسیقی بیرونی است. موسیقیای که نخستین پل ارتباطی مخاطب با دنیای عاطفی شاعر است. از طرفی اولین اشاره و نشانه زیباسازی شعر با عروض آغاز میشود. هنگامی که مخاطب به محض شنیدن و خواندن شعر تحت تأثیر و تکرار هجاهای کوتاه و بلند قرار میگیرد و احساسی خوشایند در او ایجاد میشود. به هر حال، در اولین قدم برای آگاهی از معیارهای ذوق و پسند ظهیر فاریابی در انتخاب بحور عروضی، نخست در جدول زیر بسامد بحور مورد استفاده شاعر را به میزان کاربرد نشان داده، پس از آن به تحلیل و بررسی این آمار میپردازیم.
جدول 1. بحور مورد استفاده در غزلیات ظهیرفاریابی
ردیف |
نام بحر |
بسامد |
درصد |
1 |
رمل |
19 |
75/32 |
2 |
هزج |
17 |
31/29 |
3 |
مجتث |
13 |
41/22 |
4 |
مضارع |
8 |
79/13 |
5 |
منسرح |
1 |
72/1 |
با دقت در جدول بالا میبینیم که شاعر غزلهایش را در 5 بحر سروده است که در این میان به دو بحر رمل و هزج، توجه و علاقه خاصی نشان داده شده است؛ به طوری که 06/62 درصد غزلهای ظهیر در این دو بحر سروده شده است. البته در این بین، بحر رمل که معمولاً متناسب با اشعار غمگین است، 75/32 درصد غزلهای او را دربرگرفته است. بحری که با روح زودرنج شاعر در ارتباط است؛ شاعری که با اغلب شاعران زمان خود ارتباط دارد، اما نمیتواند رابطهای درست و مورد پسند داشته باشد و خود را از همه آنان بالاتر میداند، طبیعتاً باید از این بحر بیشتر استفاده کند. از طرفی دیگر، این بحر با مفاهیم شعر او نیز ارتباط مستقیم دارد، مفاهیمی که واژههای هجران، غم و خون، بالاترین بسامد شعری او را دربردارد. هرچند باید اذعان کرد که تنوع چشمگیری در بحور مورد استفاده شاعر وجود ندارد؛ شاید این موضوع به دلیل تعداد کم غزلهای بهدستآمدۀ او باشد. در ادامه، برای آگاهی از ذوق شاعر در انتخاب اوزان، بسامد و درصد اوزان مورد استفادۀ ظهیر ارائه میشود.
جدول 2. اوزان مورد استفاده در غزلیات ظهیر فاریابی
ردیف |
نام وزن |
نام بحر |
بسامد |
درصد |
1 |
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
رمل مثمن محذوف |
12 |
68/20 |
2 |
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن |
هزج مثمن سالم |
4 |
89/6 |
3 |
مفاعیلن مفاعیلن فعولن |
هزج مسدس محذوف |
6 |
34/10 |
4 |
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن |
هزج مثمن مکفوف محذوف |
5 |
62/8 |
5 |
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن |
رمل مثمن مخبون محذوف |
7 |
06/12 |
6 |
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن |
مجتث مثمن مخبون محذوف |
13 |
41/22 |
7 |
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن |
مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف |
7 |
06/12 |
8 |
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن |
مضارع مثمن اخرب |
1 |
72/1 |
9 |
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن |
منسرح مثمن مطوی مکشوف |
1 |
72/1 |
10 |
مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن |
هزج مثمن اخرب |
2 |
44/3 |
اگر با دقت به جدول اوزان مورد استفادۀ ظهیر توجه کنیم، میبینیم که او از 29 وزن پرکاربرد شعر فارسی، از 10 وزن استفاده کرده است که تنوع خاصی در آن دیده نمیشود، اما ظهیر کلیه اوزانی را که به کار برده، اوزان پرکاربرد شعر فارسی است و هیچگونه وزن نامطبوعی در آن دیده نمیشود، که این مطلب بر زیبایی کار او افزوده است. نکته قابل توجه این است که ظهیر علاقه خاصی به کاربرد وزن «مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن» دارد؛ زیرا این وزن، جزء پرکاربردترین اوزان شعر فارسی قرارمیگیرد، به طوری که این وزن به تنهایی 41/22 درصد غزلهای او را دربرمیگیرد که نسبت به کل غزلهای او آمار قابلقبولی محسوب میشود.
از منظری دیگر، اگر اوزان منتخب شاعر را از نظر تعداد ارکان بررسی کنیم، باید گفت، ظهیر در غزل به استفاده از اوزان بلند علاقه زیادی نشان داده است؛اوزان بلند به اوزانی گفته میشود که «شماره هجاهای آن زیاد است و نیز نسبت هجاهای بلند به کوتاه بیشتر است» (شمیسا، 1386: 222). در بررسی آمارها متوجه میشویم که ظهیر از مجموع 58 غزل خود، 52 غزل را در اوزان بلند سروده که 65/89 درصد کل غزلهای اوست، و تنها 6 غزل خود را در وزن کوتاه سروده است که 34/10 درصد کل غزلهای اوست. این آمار نشان میدهد که غزل ظهیر، رقت و لطافت چندانی ندارد و اوزان سبک در آن چندان راه ندارد.
اما در مورد موسیقی بیرونی در قصاید ظهیر، نتایج بهدستآمده از بررسی 157 قصیده او از جهت بحور مورد استفاده این گونه است:
جدول 3. بحور مورد استفاده در قصاید ظهیر فاریابی
ردیف |
نام بحر |
بسامد |
درصد |
1 |
مجتث |
56 |
66/35 |
2 |
مضارع |
36 |
92/22 |
3 |
رمل |
26 |
56/16 |
4 |
خفیف |
17 |
82/10 |
5 |
هزج |
11 |
7 |
6 |
منسرح |
10 |
36/6 |
7 |
رجز |
1 |
63/0 |
جدول بالا نشان میدهد که ظهیر قصایدش را در هفت بحر سروده، در حالی که در غزلها از پنج بحر استفاده کرده بود. سهم بحرهای مجتث و مضارع بیش از بقیه بحور است؛ بهطوری که این دو بحر 59/58 درصد کل قصایدش را در برمیگیرد. نکته مهمی که در این بحور قابل ملاحظه است، این است که ظهیرفاریابی در قصاید در استفاده از بحر مجتث که پرکاربردترین بَحر شعر فارسی است، علاقه خاصی نشان داده است. وی در کاربرد انواع بحور شعر فارسی نیز تنوع خاصی ایجاد نکرده است، به طوری که از 19 بحر مشهور فقط از 7 بحر استفاده کرده است. اما در باره اوزان مورد استفاده در قصاید ظهیر باید گفت که ظهیر از 29 وزن مشهور شعر فارسی، 14 وزن آن را به کار برده است؛ یعنی نیمی از اوزان شعر فارسی در قصاید او جلوهگر شده است که تنوع نسبتاً قابلقبولی برای او به حساب میآید. او سعی کرده که پرکاربردترین و مطبوعترین اوزان شعر فارسی را به کار ببرد که همین امر بر اهمیت اشعار او افزوده است (ر.ک: جدول شماره 1 پیوست).
2-1. تناسب اوزان و مفاهیم
«محتوا و موضوع هر شعری با وزنی خاص سازگار است... » (وحیدیان کامیار، 1386: 81). یکی از هنرمندیهای شاعر در سرایش شعر، همین موضوع انتخاب وزنی است که با مفاهیم مورد نظر او سازگاری داشته باشد. در بررسی غزلهای ظهیر، مشاهده میکنیم که وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن/ رمل مثمن محذوف» موردعلاقه اوست، وزنی که «آهنگی متین و سنگین و غمانگیز دارد» (شمیسا، 1386: 226). وزنی که کاملاً با روح زودرنج شاعر ارتباطی مستقیم دارد، شاعری که به واسطه این ویژگی روحی، از هر بهانهای برای هجو دیگران استفاده میکند.اما ظهیر در قصایدش بیشترین اوزان خود را دو وزن «مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن» و مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» آورده است که این امر نشاندهندۀ وقار و متانت شخصیتی ظهیر است و از او شاعری دراماتیک ساخته، چون غم و شادی را بهخوبی با یکدیگر درهم آمیخته است.
2-2. اوزان دوری
یکی از مختصات قابلتوجه در عروض فارسی، داشتن اوزان دوری است. «اهمیت وزن دوری در این است که وسط مصراع، حکم پایان مصراع را مییابد؛ یعنی میتوان در آنجا قافیه آورد، مکث کرد، یک یا دو صامت اضافه بر فرمول آورد» (شمیسا، 1386: 70). البته نکته دیگری که میتوان افزود، این است که چون در این وزن تکرار ارکان اتفاق میافتد. بنابراین، آهنگ و موسیقی خاصی از این اوزان شنیده میشود. از طرفی، از نظر موسیقایی ارزش اوزان دوری از اوزان معمولی بیشتر است. بنابراین، هرچه اوزان دوری در میان اشعار شاعر بیشتر باشد، بر غنای موسیقی و آهنگ اشعار او افزوده میشود. اگر به آمار اوزان دوری غزلهای ظهیر توجه کنیم، متوجه میشویم که ظهیر فاریابی از مجموع 58 غزل خود، تنها در 4 غزل و به میزان 89/6 درصد از اوزان دوری بهره برده که بسیار ناچیز است و نشان میدهد که شاعر در این راه به هیچ عنوان موفقیتی ندارد. وزن دوری در قصاید او نیز به هیچ وجه نمودی ندارد و فقط یک بار از وزن دوری «مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن» بهرهمند شده است (ر.ک: جدول شماره 5 پیوست).
3. موسیقی کناری
«منظور از موسیقی کناری، عواملی است که در نظام موسیقایی شعر، دارای تأثیر است ولی ظهور آن در سراسر بیت یا مصراع قابلمشاهده نیست. برعکس موسیقی بیرونی، که تجلی آن در سراسر بیت و مصراع یکسان است و بهطور مساوی، در همه جا و به یک اندازه حضور دارد. جلوههای موسیقی کناری بسیار است و آشکارترین نمونه آن، قافیه و ردیف است» (شفیعی کدکنی، 1376: 391). از طرفی، قافیه و ردیف از صامتها و مصوتها تشکیلشدهاند، و میدانیم اگر شاعر بتواند بین صامتها و مصوتها، انسجام و رابطهای ضابطهمند ایجاد کند، در اصل به ایجاد وزن کمک کرده است، پس قافیه و ردیف، چون در ایجاد وزن دخیل هستند، در شعر از جایگاه ویژهای برخوردارند.
3-1. قافیه
موسیقی کناری به ترتیب در قافیه و ردیف جلوهگر میشود. قافیه در شعر فارسی از اهمیت و جایگاه ویژه و خاصی برخورداراست. «قافیه نوعی زمینهسازی برای القای موسیقی شعر در ذهن آدمی است. تکرار الفاظی که از نظر معنا و احتمالاً از لحاظ شکل ظاهری با هم متفاوتاند، ولی از نظر لحن و آهنگ همنوا هستند، لذتی به آدمی میبخشد که نزدیک است به لذتی که از استماع نغمهای دریافت میکنیم» (ملاح، 1385: 83).
میدانیم در واژههایی که قافیه شعر قرار میگیرند، هرچه تعداد صامتها و مصوتهای یکسان بیشتر باشد، قافیه نیز گوشنوازتر و آهنگینتر خواهد بود و بر غنای موسیقایی شعر میافزاید.
با توجه به انواع هجاهایی که میتوانند هجای قافیه قرار بگیرند، میتوان بیان کرد که اگر شاعری از هجاهایی استفاده کند که صامتها و مصوتهای آن از هماهنگی بیشتری برخوردار باشند، میتواند ارزش موسیقایی آن را دوچندان کند: «یعنی هرچه تعداد حروف قافیه بیشتر باشد، قایمه صوتی بیت در مجموع شعر، قویتر خواهد بود» (متحدین، شماره سوم: 516). در جدول زیر، انواع هجاهای قافیه مورد استفاده ظهیر بر اساس میزان کاربرد، نشان داده شده است.
جدول 4. کاربرد انواع هجای قافیه در غزلیات ظهیر فاریابی
ردیف |
نوع هجا |
بسامد |
درصد |
1 |
صامت+ مصوت بلند+ صامت |
34 |
62/58 |
2 |
صامت+ مصوت کوتاه+ صامت |
16 |
58/27 |
3 |
صامت + مصوت بلند |
7 |
06/12 |
4 |
صامت + مصوت کوتاه+ صامت + صامت |
1 |
72/1 |
به دلیل آن که «امتداد مصوت بلند، کمی بیشتر از دو برابر امتداد مصوت کوتاه است» (شمیسا، 1386: 32) و هرچه مصوت بلند در هجاهای بهکاررفته در قافیه بیشتر باشد، ارزش موسیقایی آن بیشتر خواهد بود، با بررسی این مطلب در غزلیات ظهیرفاریابی با توجه به مجموع 58 غزل، این موضوع به تعداد 41 غزل و به میزان 68/70 درصد کل غزلهای اوست. این آمار با توجه به تعداد محدود غزلهای او بسیار خیرهکننده و شگفتانگیز است. میدانیم که مهمترین نقش قافیه، همجنسسازی و شباهتسازی بین هجاهای قافیه است و از طرفی، اگر بخواهیم میزان ارزش آوایی هجای قافیه را مورد بررسی قرار دهیم، هجای «صامت + مصوت بلند + صامت + صامت» ارزشمندترین نوع هجاهای قافیه است که در غزل ظهیر هیچگونه جایگاهی ندارد، و این عامل میتواند نقطه ضعف ظهیر در قافیه باشد. هرچند که کاربرد این هجا بسیار محدود است، زیرا کلماتی که اینگونه آرایش هجایی داشته باشند، زیاد نیستند. البته در مجموع باید اذعان کرد، چون ظهیر از مصوت بلند در هجاهای قافیه بسیار استفاده کرده، پس این عامل، نشاندهنده درازآهنگی هجاهای قافیه اوست که میتواند بر غنای موسیقایی کلام او تأثیرگذار باشد.
یکی دیگر از نقشهای قافیه «القای مفهوم از راه آهنگ کلمات» (شفیعی کدکنی، 1376: 100) است. از ترفندهایی که بهندرت ظهیر در قافیهسازی به کار میبرد، این است که هجای آخر آخرین واژه هر بیت را گزینش میکند و آن را در مقام قافیه قرار میدهد؛ با این کار، نه تنها در کار موسیقیسازی کلمات توسط قافیه کمک شایانیمیکند، بلکه در القای مفهوم کلام به مخاطب، بهگونهای عمل میکند که مخاطب از آن لذت ببرد:
« ای ز خودبینی به چشمت مردم غمخوارخوار |
در پی آزار ما بس گشته با اغیاریار |
مرهم لطفت درآرد در تن مجروح روح |
میکند تیر عتابت بر دل افگارکار....» |
(ظهیر فاریابی، 1388: 249)
گرچه در غزلیات او نمونههای اندکی از این گونه میتوان یافت، از این غزل تا حدی تمایل به قافیهآرایی ظهیر نمایان میشود. هجای بلند در این نوع قافیه، مخاطب را به فریاد وامیدارد که شعر را با صدای بلند زمزمه کند و از زیبایی آن لذت ببرد.
جدول 5.کاربردانواعهجایقافیهدرقصایدظهیرفاریابی
ردیف |
نوع هجا |
بسامد |
درصد |
1 |
صامت+ مصوت بلند+ صامت |
95 |
50/60 |
2 |
صامت + مصوت کوتاه + صامت |
47 |
93/29 |
3 |
صامت + مصوت بلند |
14 |
91/8 |
با سنجش میزان کاربرد مصوت بلند در قصاید ظهیر درمییابیم که ظهیر در این راه کاملاً موفق بوده، چون از میان 157 هجای قافیه خود در 142 هجای قافیه از مصوت بلند بهره برده است که به میزان 90/44 درصد کل قصایدش است. تنها نقطه ضعف ظهیر در این مورداین است که از الگوهای هجایی ( صامت +مصوت بلند+ صامت+ صامت) و (صامت+ مصوت کوتاه+ صامت + صامت) هیچگونه بهرهای نبرده است.
3-1-1. حروف قافیه در غزل ظهیر
قافیه نقش خود را با نوع حروف بهکاررفته در آن میتواند نمایان سازد؛ یعنی غنای موسیقی کلام و ایجاد تجانس و شباهت بین واژهها بستگی به نوع کاربرد حروف قافیه دارد. بنابراین، در جدول ذیل نوع کاربرد و میزان بهکارگیری حروف در واژههای قافیه بررسی شده است.
جدول 6. حروف قافیه در غزلیات ظهیرفاریابی
ردیف |
حروف مشترک |
بسامد |
درصد |
1 |
ان، آ، ار |
6 بار |
34/10 |
2 |
اب، اون، -ری |
4 بار |
89/6 |
3 |
- ر |
3 بار |
17/5 |
4 |
ایر |
2 بار |
44/3 |
5 |
- م، اد، -ن، -ست، ای، اج، اه، اهم، ال، اک، -نگ، تر، اهی، -س، اوش، -رم، انم، -ل، ه، -و، اری، -سی، اویی |
1 بار |
72/1 |
از جدول بالا درمییابیم که ظهیر با توجه به تعداد کم غزلهای خود بهخوبی توانسته توانایی خود را در بهکارگیری حروف مشترک نشان دهد؛ بهطوری که از 23 حرف تنها 1 بار بهره برده است، که آمار قابلقبولی است. ضمن اینکه ظهیر از حروفی که کمتر در شعر فارسی کاربرد دارند نیز استفاده کرده است؛ حروفی همچون «اج»، «-نگ»، «اوش» و ... که جهت آشنایی، مثالهایی ذکر میشود:
الف) «اج»:
«زهی به تیر غمت صد هزار دل آماج |
گرفته ناز تو از ملک حسن خوبان باج» |
(همان: 244)
ب) «-نگ»:
«لب تو راه سخن را به تنگ میگیرد |
سخن ز لعل لبان تو رنگ میگیرد» |
(همان: 246)
پ) «اوش»:
«قدش از جلوه غارت میکند هوش |
بلا باشد چو میآید در آغوش» |
(همان: 251)
البته ظهیر از حروف پرکاربرد «آ»، «ان»، «ار» و «-م» نیز بهره برده که نشاندهنده لطافت و آرامی غزلهای اوست. حروف نسبتاً طولانی، مثل «اویی»، «اهم» و «اری» که با مصوت بلند آغاز شدهاند و موسیقی گوشنواز بیشتری دارند، فقط 1 بار در قافیه غزلها به کار برده شدهاند که اصلاً چشمگیر نیست. اما توانایی ظهیر در قصاید، در آوردن حروف مشترک بهخوبی در جدول مربوط که در پیوست شماره 2 آمده نمایان است؛ چون از 24 حرف مشترک فقط یک بار استفاده کرده است. حروف دیگری که به کار برده لطافت و نرمی خاصی دارد و از حروف کمکاربرد مثل « -نگ» است که به لطافت و رقت قصاید او کمک شایانی کرده است. از طرفی، کاربرد حروف مشترک با مصوت بلند نیز در هجاهای قافیه او موج میزند که توانسته بر غنای موسیقی شعر او بیفزاید.
3-1-2. عیوب قافیه در غزل ظهیر
پس از بررسی عیوب قافیه در غزلیات ظهیر، این نتایج به دست آمد که عیب «تکرار قافیه»، «ایطای خفی»، «قافیه معموله» و «اقواء» بهترتیب بسامد در شعر ظهیر راه پیدا کرده، که در جدول ذیل آورده شده است.
جدول 7. عیوب قافیه در غزلیات ظهیر فاریابی
ردیف |
عیوب قافیه |
بسامد |
درصد |
1 |
تکرار قافیه |
18 |
03/31 |
2 |
ایطای خفی |
13 |
41/22 |
3 |
قافیه معموله |
8 |
79/13 |
4 |
اقواء |
2 |
44/3 |
با مشاهدهی جدول بالا، درمییابیم که عیب تکرار قافیه بهنسبت غزلهای ظهیر بیشازاندازه به کار رفته است، یعنی از کل غزلها، 03/31 درصد دارای عیب تکرار قافیه است که این عامل توانایی ظهیر را تحت تأثیر قرار داده است. اما در قصاید ظهیر به ترتیب عیوب «تکرار»، « اقوا»، «ایطای خفی» و «قافیه معموله» به کار رفته است (ر.ک: جدول شماره 3 پیوست). جدول یادشده نشان میدهد که عیب «تکرار» بیش از بقیه عیوب قافیه در قصاید او کاربرد دارد، به طوری که بیش از نیمی از قصاید او را دربرمیگیرد. البته از بین 81 قصیدهای که در آن تکرار وجود دارد، در 16 قصیده و به میزان 19/10 درصد شاعر تکرار را به صورت ردالقافیه به کار برده است.
3-2. ردیف
میدانیم که ردیف تکرار واژه در انتهای ابیات است. این تکرار میتواند در شکلدهی وحدت هنری کلام، نقش تعیینکنندهای داشته باشد. از طرفی، چون ردیف وابسته به قافیه است، میتواند در کنار حروف مشترک قافیه، در تکمیل موسیقی سخن بسیار مؤثر باشد.
البته شعرهای مردف به شرطی که ردیف بهجا و بهدرستی در ابیات به کار رفته و فقط برای پر کردن وزن بیت نباشد، میتواند در تکمیل موسیقی شعر مؤثر باشد. اگر عبارت «حدود 80 درصد غزلیات خوب فارسی دارای ردیف هستند» (شفیعی کدکنی، 1376: 138) را مبنا و اساس کار خود در غزل ظهیر قرار دهیم، متوجه میشویم که از مجموع 58 غزل او، 44 غزل مردف است که به میزان 86/75 درصد کل غزلهای اوست، پس غزلهای ظهیر در زمره غزلهای خوب فارسی قرار میگیرند؛ چراکه ظهیر با توجه به تعداد کم غزلهای خود، توجه خاصی به ردیف داشته است. در جدول ذیل میزان و نوع کاربرد ردیف در غزلیات ظهیر فاریابی مشخص شده است.
جدول 8. نوع کاربرد، میزان و بسامد ردیف در غزلیات ظهیرفاریابی
ردیف |
نوع دستوری کلمات |
واژههای ردیف |
تعداد تکرار |
درصد |
1 |
فعل و عبارتهای فعلی |
است امشب، گرفت، داشت، بست، هست، است، میرود، ندارد، نمیشود، میشود، مینماید، کند، گردد، میگیرد، مینویسد، انداختهاند، برآمد، دارد، میآید، میکند، بازمگیر، مارا بس، باش، باشم، خود دیدم، کشم، دارم، زدیم، کن، داشتمی |
32 بار |
17/55 |
2 |
اسم، عبارتهای اسمی، قید و صفت |
تو را، آفتاب، گنج، کج، صبح، عمر، هم |
7 بار |
06/12 |
3 |
حرف |
را |
5 |
62/8 |
با مشاهده دقیق جدول بالا، متوجه میشویم که ظهیر، 32 بار از فعل و عبارتهای فعلی استفاده کرده که به میزان 72/72 درصد کل غزلهای مردف اوست، از اسم و عبارتهای اسمی، قید وصفت نیز 7 بار بهره برده است که به میزان 90/15 درصد کل ردیفهای مردف است، و از حرف«را» 5 بار بهرهبرده که به میزان 36/11 درصد غزلهای مردف است. این آمار نشاندهندهی این است که ظهیر علاقهی خاصی به ردیف نشان داده است و به خوبی از آن استفادهکردهاست.
از طرف دیگر، میدانیم هرچه هجاهای ردیف طولانیتر باشند، بر میزان موسیقایی کلام افزوده خواهد شد؛ زیرا که «هر چه جزء ردیف بزرگتر باشد، اتحاد شاعر با خواننده و شنونده محکمتر و دلپذیرتر صورت میگیرد» (متحدین، شماره سوم: 517) در ردیفهای نسبتا طولانی غزلیات ظهیر ترکیباتی مانند مینماید، مینویسد، بازمگیر، انداختهاند و ما را بس، نشاندهنده آن است که ظهیر به این موضوع نیز بیتوجه نبوده است.
«جلوهای از قدت ای سرو روان ما را بس |
مویی از زلف تو سررشته جان ما را بس» |
(ظهیر فاریابی، 1388: 251)
بحث دیگری که درباره ردیفهای ظهیر اهمیت دارد، این است که ظهیر از واژهها و ترکیبات بسیار ساده در ردیفهای خود استفاده کرده و ردیف سخت و مشکلی در ردیفهای او راه ندارد، هرچند که ذبیحالله صفا، درباره ویژگی غزلهای ظهیر گفته است: «در همان حال که ظهیر التزام ردیفهای مشکل میکند، سخن او سهل و ردیفها مغلوب قدرت او در بیان هستند و هیچگاه در برابر جودت قریحه او یارای اخلال در معانی ندارند.» (صفا، 1386: 757و758) که پس از بررسی از ردیفهای او، دانستیم که این سخن صحیح نیست.
یکی از معیارهایی که در ارزشگذاری ردیف اهمیت خاصی دارد، بحث مفهوم و معنای حرکتی و جنبشی آن است که «در غزلهایی که دارای ردیفهای حرکتی هستند، ذهن حالت پایان را حس نمیکند و هر چند یک مصراع یا بیت تمام میشود، به لحاظ حرکتی بودن آخرین کلمه آن مصراع یا بیت، شعر همچنان در ذهن ادامه مییابد و پیش میرود. برعکس، در ردیفهای استاتیک [ایستا و بدون القای جنبش و عاری از تنوع، نوآوری و پویایی] جریان شعر با تمام شدن مصراع، بلافاصله در ذهن قطع میشود و حرکت شعر در ذهن پایان مییابد» (محمدی، 1374: 113).
اگر ردیفهای ظهیر را از منظر جنبشی و تحرک در ردیف بررسی کنیم، درمییابیم که هرچند ظهیر بیشتر از ردیفهای فعلی استفاده کرده، در ردیفهای او جنبش و تحرکی راه ندارد؛ چراکه اغلب ردیفها، بدون اینکه با واژه دیگری ترکیب شوند، تکرار شدهاند و حالت هیجانی در آنها راه ندارد. ظهیر در بین ردیفهای فعلی خود، 26 بار از افعال خاص «دارد، ندارد، مینماید و... .» بهره برده، بدون اینکه تنوعی در آنها ایجاد کرده باشد. اما این نکته را باید اذعان کرد، که ظهیر فاریابی در بعضی از غزلهای خود، ردیف را در معانی گوناگون به کار برده است، که میتواند در نوع خود جالب باشد، هرچند تعداد این گونه غزلها نیز چشمگیر نیست:
«خراج چین خم زلف ز مشک ناب گرفت |
رخ تو آینه از دست آفتاب گرفت |
گر آفتاب نه، از چه ای کمان ابرو؟ |
تو چون سوار شدی ماه نو رکاب گرفت |
تو تا به ناز فکندی به چهره زلف سیاه |
فغان ز خلق برآمد که آفتاب گرفت |
بگو به خواب که امشب میا به دیده من |
جزیرهای که مکان تو بود آب گرفت |
میان خواب به من گریه دست داد ظهیر |
فغان که دشمن جانی مرا به خواب گرفت» |
(ظهیر فاریابی، 1388: 241و242)
اگر با دقت به غزل نگاهی بیفکنیم، متوجه میشویم که فعل «گرفت» در معانی متفاوت و گوناگون به کار رفته است، و این عامل باعث شده است که تحرک و جنبشی در معنای شعر ایجاد شود و مخاطب را با معانی متفاوت یک فعل آشنا سازد و از آن لذت ببرد. این همان اهمیت دادن به جنبههای معنایی ردیف است که به عقیده شفیعیکدکنی یکی از«فایدههای ردیف» (شفیعی کدکنی، 1376: 140) همین است.
اما در بررسی ردیف در قصاید ظهیر این نتایج به دست آمد که او از بین 157 قصیده خود، 83 قصیده را به صورت مردف و به میزان 86/52 درصد به کار برده است که نیمی از قصاید او را دربرمیگیرد. این عامل نشاندهنده این است که ظهیر نسبتاً به آوردن اشعار مردف علاقه خاصی دارد (ر.ک: جدول 4 پیوست).
4. نتیجهگیری
1- در بخش موسیقیبیرونی غزلیات، ظهیر در مجموع 58 غزل خود، از 5 بحر و 10 وزن استفاده کرده است، که به نسبت تعداد اندک غزلها، آمار قابلقبولی است، هرچند در استفاده از بحور تنوع چندانی مشاهده نمیشود؛ این تنوع گرچه در قصاید نسبت به غزلها بیشتر است، در کل تنوع چندانی ندارد.
2- در غزلهای او اوزان کمکاربرد و نامطبوع وجود ندارد، که این عامل نشاندهنده لطافت و زیبایی و خوشآهنگی غزلهای اوست. در قصاید نیز نیمی از اوزان شعر فارسی به کار رفته است که تنوع نسبتاً قابلقبولی دارد.
3- در میان بحور و اوزان مورد استفاده او در غزل بحر رمل و وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» که وزنی متین و معمولاً غمگین است، از جایگاهی خاص برخوردار است که البته با توجه به روحیه زودرنج او و نوع واژههایی که در غزل خود به کار برده است، منطقی به نظر میرسد. از سوی دیگر، ظهیر هم در قصاید و هم در غزلیات علاقه خاصی به اوزان پرکاربرد و مطبوع شعر فارسی دارد. از نظر تنوع نیز در حدود نیمی از اوزان شعر فارسی در قصاید او یافت میشود که تنوع نسبتاً قابلقبولی دارد.
4- یکی از ضعفهای ظهیر این است که وی از اوزان دوری، که میتواند بر غنای موسیقی کلام تأثیرگذار باشد، بهره چندانی نبرده است و این اوزان در غزلها و قصاید او نمود چشمگیری ندارد.
5- در بخش موسیقی کناری غزلها، ظهیر فاریابی، از الگوی هجایی «صامت+مصوت بلند+صامت» بیش از بقیه بهره برده است. نقطه مثبت کار او در این بخش، این است که در 41 غزل از مصوت بلند استفاده کرده که بر غنای موسیقی کلام افزوده است. وی در قصاید نیز 90/44 درصد از مصوت بلند استفاده کرده است که در این قالب نیز موفق بوده است. اما نقطه منفی در این مورد این است که از الگوهای هجایی بلند در غزلیات و قصاید بهره چندانی نبرده است.
6- در حروف مشترک قافیه در غزل، شاعر از حروف نرم و پرکاربردی مثل«ان»، «ار» و «آ» استفاده کرده که نمایانگر لطافت غزلهای اوست. در بخش حروف مشترک قافیه، تنوع دیده میشود؛ زیرا ظهیر فقط از 23 حرف مشترک، یک بار در غزلیات و قصاید خود استفاده کرده است. حروف بهکاررفته دیگر دارای لطافت و نرمی خاصی هستند و کاربرد حروف مشترک با مصوت بلند نیز در هجاهای قافیه او فراوان است و این مطلب بر غنای موسیقی شعر او افزوده است. در بخش عیوب قافیه، در غزل «تکرار قافیه» و «ایطای خفی»، بیش از عیوب دیگر نمایانگر است. در قصاید نیز «تکرار»، «اقوا»، «ایطای خفی» و «قافیه معموله» به ترتیب بسامد بیشتری دارد.
7- در بخش ردیف، ظهیر در غزلها، 32 بار از فعل و عبارتهای فعلی، 7 بار از اسم و عبارتهای اسمی، قید و صفت و 5 بار از حرف استفاده کرده است. ردیف 3 کلمهای فقط 1 بار در غزلیات او به کار رفته است که اصلاً چشمگیر نیست، پس در نتیجه، خوشآهنگی لازم در غزل های او نمودی ندارد و به دلیل آن که اغلب افعال ردیفهای او تکرار شدهاند، جنبش و تحرکی که در غزلیات او باید نمود داشته باشد، به چشم نمی آید. درصد بالای قصاید مردّف ظهیر (86/52) و غزلیات مردف او ( 86/75) نشاندهنده علاقه ویژه او به آوردن اشعار مردف است.
8- نتیجه پایانی که نشانگر نقش ظهیر در شکلگیری و تحول غزل است، اینکه با توجه به نتایج یادشده، میتوان دریافت استفاده بهینه ازتأثیرات موسیقایی قافیه، طرز قرار گرفتن قافیه، استفاده از هجاهای بلند قافیه در غزل و قصیده، چگونگی بهکارگیری حروف مشترک و نرم و لطیف در کلمات قافیه، بهرهگیری از اوزان مطبوع و پرکاربرد در غزل و قصیده، رعایت تناسب وزن و مضمون، بهرهگیری از امکانات موسیقایی ردیف با بسامد بالا، بهرهگیری از ردیفهای استاتیک و جبشی، از مهمترین عوامل این موضوع به شمار میروند.
پیوستها
جدول 1. جدولاوزانمورداستفادهدرقصایدظهیرفاریابی
ردیف |
نام وزن |
نام بحر |
بسامد |
درصد |
1 |
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن |
مجتث مثمن مخبون محذوف |
56 |
35/66 |
2 |
مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن |
مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف |
36 |
22/92 |
3 |
فاعلاتن مفاعلن فعلن |
خفیف مسدس مخبون محذوف |
17 |
10/82 |
4 |
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن |
رمل مثمن مخبون محذوف |
13 |
8/28 |
5 |
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
رمل مثمن محذوف |
11 |
7 |
6 |
مفتعلن فاعلات مفتعلن فع |
منسرح مثمن مطوی منحور |
8 |
5/09 |
7 |
مفاعیلن مفاعیلن فعولن |
هزج مسدس محذوف |
4 |
2/54 |
8 |
مفعول مفاعلن فعولن |
هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف |
3 |
1/91 |
9 |
مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن |
هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف |
3 |
1/91 |
10 |
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن |
منسرح مثمن مطوی مکشوف |
2 |
1/27 |
11 |
فعلاتن فعلاتن فعلن |
رمل مسدس مخبون محذوف |
1 |
./63 |
12 |
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن |
رمل مسدس محذوف |
1 |
./63 |
13 |
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن |
هزج مثمن سالم |
1 |
./63 |
14 |
مفتعلن مفاعلن مفتعلن فع |
رجز مثمن مطوی منحور |
1 |
./63 |
جدول 2. جدولحروفقافیهدرقصایدظهیرفاریابی
ردیف |
حروف مشترک |
بسامد |
درصد |
1 |
ار |
25 |
15/92 |
2 |
-ر |
21 |
13/37 |
3 |
ان |
16 |
10/19 |
4 |
ا |
13 |
8/28 |
5 |
این، -م |
5 |
3/18 |
6 |
اب، اه، اون، -ری |
4 |
2/54 |
7 |
اور، اری |
3 |
1/91 |
8 |
اد، -د، انی، انش، اق، ـل، ال |
2 |
1/27 |
9 |
-ه، ایل، آری، اح، -رم، من، ایم، -ن، ایر، -نش، نش، از، -ق، -نگ، ایده، -ره، -ی، ازی، اهی، -می، ابی، ایی، ای، -ل |
1 |
./63 |
جدول 3. جدولعیوبقافیهدرغزلیاتقصایدفاریابی
ردیف |
عیوب قافیه |
بسامد تعداد قصاید |
درصد |
1 |
تکرار قافیه |
81 |
51/59 |
2 |
اقوا |
21 |
13/37 |
3 |
ایطای خفی |
11 |
7 |
4 |
معموله |
8 |
5/09 |
جدول 4. جدولنوعکاربرد، میزانوبسامدردیفدرقصایدظهیرفاریابی
ردیف |
نوع دستوری کلمات |
واژه های ردیف |
تعداد تکرار |
درصد |
1 |
فعل و عبارتهای فعلی |
است، انداخت، یافت، گرفت، برفت، باد، آمد، گیرد، دارد، میزنند، نشکند، برزد، داد، نهاد، کرد، یافتند، افکند، کند، دهد، بگشاید، تواند بود، برآمد، زد، توآمد، توباد، اوفتاد، پدید، یافتم، میبینم، نهادهای آوردی |
57 بار |
36/30 |
2 |
اسم، ضمیر، عبارت های اسمی، قید و صفت |
تورا، آفتاب، روزگار، گوش، آفرینش، ملک، چشم، سخن، جهان، یافته، روی، -ت، او، تو |
20 بار |
12/73 |
3 |
حرف |
را |
5 |
3/18 |
جدول 5. بسامد اوزان دوری در غزلیات ظهیر فاریابی
ردیف |
نام وزن |
بسامد |
درصد |
1 |
مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن |
1 |
72/1 |
2 |
مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن |
2 |
44/3 |
3 |
مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن |
1 |
72/1 |